Saturday, October 31, 2009

اقای موسوی اگر ماجمهوری اسلامی را نخواهیم کی رو باید ببینیم

پس از خواندن اعلامیه شما و تامل به محتویات ان تاکید در
ماندن جمهوری اسلامی دارید و تکیه به قانون اساسی دارید دوست عزیز به عنوان یک طرفدار پرو پا قرص جنبش سبز من با شما کمی تفاوت فکری دارم. جنبش سبز متعلق به تمام ایرانیان ازادی خواه است و ازادی را شرط اول خود میداند .این کودتاچیان در روز روشن سینه سهرابها و نداها را شکافتند طبق اصل ٢٧ قانون اساسی مردم ازاد هستند تظاهرات ارام داشته باشند .این حکومتی که شما سنگ انرا به سینه میزنید قانون اساسی را زیر پا گذاشه و هیچ احترامی به حقوق مردم نمیگذارد.چرا شما پا را در یک کفش کرده اید که این رژیم باید بماندو حکومت کند.مگر ما در خیابانها شعاری به جز رای من کجاست دادیم که اینگونه ما را به گلوله بستند این مردم به دنبال یک تغییر بزرگ هستند و باید به خواسته های انان احترام گذاشته شود بدون به بیراهه کشیدن ان.شما نباید خواسته انبوهی از جنبش سبز را نا دیده بگیرید .هر کسی در زندگی سیاسی خود گول میخورد پدران ماهم گول عده ای چپی و توده ای را خوردند که با کتابهای ١٠٠٠صفحه ای کت و کلفت در خیابانها پوز سواد میدادند بدون اینکه حتی یک صفحه از انرا خوانده باشند امروز همان افراد درپستهای کلیدی کشور مخصوصا شرکت نفت سر کار هستند و این سرکوب نتیجه سر کار بودن چنین افرادی است سرکوبهای امروز درست مانند سرکوب ازادیخواهان در روسیه و کشورهای کمونیستی است این سران وابسته به شوروی و چاوز و غیرو از مرامهای فاشیستی کمونیستی طرفداری میکنند و با لباس روحانی و ولایت کتاب مارکس زیر بغل دارند

اقای موسوی مگر قرار است از چاله دراییم و در چاه بیافتیم .ترا به خدا دیگر باما مردم بازی نکنید بگذارید مردم خود سرنوشت خود را تعیین کنند.به امید ازادی تمام مردم ایران چه مسلمان چه مسیحی چه زرتشتی چه بهایی چه سنی و .... ١٣ ابان متعلق به همه ایرانیان است و جنبش سبز دران روز به جهانیان نشان خواهد داد که چه قدرت عظیمی است.پیروزی با ماست چون بیشماریم
http://www.youtube.com/watch?v=5_UVA4RM9Pk اهنک زیبای فارسی تاجیک

بیانیه شماره ۱۴مهندس موسوی


مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز 13آبان بیانیه شماره 14 خود را خطاب به ملت ایران صادر کرد
به نام خدا
در تاریخ معاصر ما سیزدهم آبان یادآور سه حادثه است. در نخستین از این رویدادها امام خمینی از ایران تبعید شد و نهضت در فترتی سیزده ساله فرورفت. رژیم شاه پس از به دست آوردن چنین نتیجه‌ای باید خود را شماتت کرده باشد که چرا این راه حل ساده را پیش از آن به کار نبست. یک قیام بود و یک امام که وقتی از صحنه دور شد دیگر چیزی از شور تحول‌خواهی باقی نماند. آیا به راستی امام خمینی در حرکتی که آغاز کرد تنها بود؟ هرگز چنین نبود، زیرا هرگز چنین نیست که یک فرد بتواند به تنهایی در صحنه جامعه تحولات نمایان ایجاد کند. پیروان او بسیار بودند، اما آنان شبیه به یارانی نبودند که سال‌ها بعد پیرامونش را گرفتند، آن زمانی که گفت «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است …»
دومین سیزدهم آبان روز رهبران سیزده ساله است؛ دانش‌آموزانی که برای تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران گرد آمده بودند و مورد یکی از سبعانه‌ترین کشتارها قرار گرفتند. تجربه رژیم از حوادث دهه چهل بود که موجب چنین حرکات خونینی شد. تصور بر آن بود که اگر با همان قاطعیت گذشته عمل کنند از نو به همان نتایج خیره‌کننده دست می‌یابند، حال آن که زمینه اجتماعی کاملا تغییر کرده بود؛ زمین تغییر کرده بود و زمان تغییر کرده بود و مهمتر از آن جان انسان‌ها تغییر کرده بود. دیگر حکومت شاهنشاهی با یک امام تنها روبرو نبود. این بار کسانی گرد او جمع شده بودند که شاید به اندازه پدرانشان او را نمی‌شناختند یا سخنانش را نشنیده بودند، اما به اندازه امام خود شور در سینه داشتند؛ آنها همچون پدرانشان برای به راه ‌افتادن لازم نبود که پی‌درپی شماتت شوند.
درباره سومین سیزده آبان بسیار گفته شده است، تا جایی که بعید است کمترین اطلاعی از آن ماجرا ناگفته مانده باشد؛ از جمله آن که در این رویداد امام از دانشجویان مسلمان پیروی کرد. ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام می‌خواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود. قطعا هیچ‌یک از رهبران و فرماندهان انقلاب در شکل دادن به آنچه در این روز اتفاق افتاد نقشی نداشت. حتی خود دانشجویان تصور می‌کردند بعد از چند روز حادثه تمام می‌شود و به خانه‌هایشان باز می‌گردند. ولی امام این رویداد را پیگیری کرد و آن را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول نامید. تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد می‌داند که جامعه‌ای شکل‌یافته از چوب‌های فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزه‌ای ندارد. او مردم را رهبر می‌پسندید، زیرا می‌دانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست. آنان باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت ‌کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده می‌کرد.
آنک سیزدهم آبان، این سبزترین روز سال دوباره از راه می‌رسد. آیا امروز قابل‌تصور است که حرکت مردم بر اثر بازداشته شدن همراهی از همراهی خاموش شود؟ اگر اینگونه باشد دستاوردهای چهل و پنج سال تاریخ معاصر خود را از دست داده‌ایم، و اگر چنین نباشد این نشانه‌ای از ریشه‌های انقلابی ماست. ما به اتکای این ریشه‌هاست که سبز شده‌ایم، ریشه‌هایی که اگر از آنها دور شویم به همان چیزی تنزل خواهیم کرد که مخالفان مردم آرزو می‌کنند. به این خاطر است که جا دارد با هر تلاش افراطی در این جهت برخوردی احتیاط‌آمیز داشته باشیم.
حرکت ما از واگذار کردن اسلام به جبهه خرافه‌پرستان و سپردن انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان، از ناچیز شمردن میراث و میوه مبارزات یک‌صدساله مردم ایران و جایگزین کردن آن با تصوراتی گنگ، و از جدایی و بیگانگی نسبت به ریشه‌های تاریخی‌اش نفع نمی‌برد، و اگر برخی دولت‌های بیگانه بر ترویج چنین تمایلاتی اصرار دارند شاید در این کار سودی ملاحظه می‌کنند. آنها اگر لازم باشد با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله می‌نشینند و به همان مقدار آزادی و توسعه سیاسی که در کشورهای همسایه‌ وجود دارد برای ملت ما قناعت می‌کنند و در این قناعت قابل سرزنش نیستند. این ما هستیم که اگر مصالح خود را به درستی تشخیص ندهیم باید ملامت ‌‌شویم.
این روزها هر نگاهی که به نگاهی می‌افتد از پیروزی می‌پرسد. کی به آن می‌رسیم؟ چه چیز ما را به آن می‌رساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش می‌اندازد؟ و چه چیز آن را کمال می‌بخشد؟ تمامی وجود ما دعا و سوال است و وعده خداوند که فرمود هر آنچه مسئلت کنیم مقداری از آن را اجابت خواهد کرد. و آتاکم من کل ما سالتموه. (و از هرآنچه از او خواستید به شما داد). همین که خواسته‌ای در جامعه متولد می‌شود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولت‌ها تنها می‌توانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.
آیا ما هم می‌توانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟ آری. المعروف بقدر المعرفه؛ انسان‌ها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش می‌گذارند در خور نیکویی‌ها قرار می‌گیرند. کما این که در این چند ماه مردم ما بیش از آن که از رنج‌های خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهره‌مند شده‌اند.
راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان می‌دهد که ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمۀ راه باز می‌گشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز می‌کند. اگر برای قبول این حقیقت به مثال نیاز دارید به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بین‌المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند می‌شد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهندکرد.شانزده سال پیش از این تهیه سوخت برای تاسیسات هسته‌ای تهران امری بود که نه مسئولان و نه رسانه‌ها انجام آن را یک خبر مهم تلقی نمی‌کردند. امروز قسمت اعظم محصول فعالیت‌های هسته‌ای کشور ،که این همه جاروجنجال به خود دیده و چندین تحریم برای ملت به همراه آورده است، گویا باید برای تامین همین نیاز ساده تحویل کشورهای دیگر شود، شاید بعدها لطف کنند و اندکی سوخت در اختیار ما بگذارند. آیا این یک پیروزی است؟ یا یک تقلب آشکار، که چنین تسلیمی فتح‌المبین نامیده شود؟
دولتمردان نه مشکلات جهان را حل کردند و نه بر حقوق تردیدناپذیر ملت خود تاکید نمودند، که با گشاده‌دستی از این حقوق عقب نشستند. آنها نشان دادند که حتی در تسلیم شدن و کرنش کردن افراط‌گرند. حتی اگر با تلاش دلسوزان از واگذاری دستاوردهای کشور در زمینه انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای جلوگیری شود از عواقب افراط و تفریط‌های دولتمردان ایمن نشده‌ایم، زیرا رفتارهای آنان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریم‌ها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم کرده است.
چیزی که ما می‌توانیم از این ماجرا بیاموزیم آن است که خود دچار افراط نشویم. دیر یا زود – بلکه به امید خدا بسیار زود – مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند. آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟ آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی‌اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم. باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم.باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم.
تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک راهبرد کلیدی برای ساختن فرداست. با چنین راهبردی ما در تاریکی قدم نمی‌گذاریم و میراث‌های به جا مانده از مبارزات نسل‌های پیشین را به هیچ تقلیل نمی‌دهیم. و هر آنچه از آرمان‌ها و خواسته‌هایمان که جا بماند با زندگی‌های خود آن را به دست می‌آوریم، زیرا ساختار ظاهری هرگز تمام آن چیزی، بلکه قسمت اصلی آن چیزی نیست که در جامعه واقعیت دارد. بخش اصلی این واقعیت زندگی‌های ماست.دستگاه ظاهری می‌تواند فرزندان انقلاب را همچون تبهکاران دستگیر کند و لباس‌های تحقیرآمیز بر قامتشان بپوشاند و مردم می‌توانند با نگاهشان از آنان قهرمان بسازند و به آنان افتخار کنند. در این رودررویی کدامیک برنده‌اند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند آنان را در دادگاه‌های نمایشی محکوم کند و نگاه مردم می‌تواند آنان را در پیشگاه وجدان خویش حاکم بداند. به راستی کدامیک از این دو در واقعیت جامعه حکومت می‌کنند؟ دستگاه ظاهری با برخوردهای توهین‌آمیز خود خانواده‌های آنان را سرافکنده و خوارشده می‌خواهد و نگاه‌های مردم آنان را در عین تلخ‌کامی‌هایی که می‌چشند سربلند می‌بیند. کدامیک از این دو نگاه بر احساس این خانواده‌ها چیره است؟ دقت کنید که تنها در نگاه مردم این همه قدرت وجود دارد و تا اینجای کار هنوز حرفی از دیگر توانایی‌های آنان نگفته‌ایم. دستگاه ظاهری می‌تواند برای این خانواده‌ها تنهایی و عسرت تدارک ببیند و مردم می‌توانند آنان را در آغوش بگیرد؟ به راستی کدامیک از این دو بر کار خود غالبند؟ دستگاه ظاهری می‌تواند دانشجویان غریب را به جرم ابراز عقیده از خوابگاه محروم کند و معیشت آنان را در تنگنا قرار دهد و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند با حمایت‌‌های خود از آنان پشتیبانی کنند. تاثیر اقدام کدامیک از آنها بیشتر است؟ به راستی کدامیک از آنها قدرتمندتر است؟ بلکه اساسا تقابلی میان این دو وجود ندارد؛ یکی هست و دیگری نیست، زیرا این زندگی‌های ماست که به هر امری در نظم ظاهری جامعه معنا می‌بخشد. ما در چند ماه گذشته نه با شکستن این نظم، که با تغییر معنا دادن به آن از راه زندگی‌هایمان صحنه جامعه را تغییر دادیم. ما چه نیازی به شکستن این نظم داریم در حالی که در هر شرایطی این ما هستیم که با زندگی‌های خود به آن جهت می‌دهیم.
بعد از این نیز راه ما این است. در شرایطی که اصول متعدد قانون اساسی بتوانند بی‌محابا معطل بمانند حقیقت آن است که فرقی میان قانون خوب و بد وجود ندارد. ساختار سیاسی کشور اگر بهترین نظم ممکن باشد به چه کار می‌آید اگر زندگی‌های ما به آن اعتبار نبخشد، یعنی معنی برایش تدارک نبیند، آن را تنفیذ نکند و اجرای بدون تنازل آن را مطالبه ننماید؟ به همین ترتیب اگر این ساختار واجد اشتباهات و عقب افتادگی‌های واضح بود ما تنها در صورتی می‌توانستیم آن را اصلاح کنیم که نخست معنای آن را اصلاح می‌کردیم و این کار را با زندگی‌های خود انجام می‌دادیم.
البته بسیارند ملت‌هایی که این توانایی خود را به جا نمی‌آورند و ترجیح می‌دهند قدرت را به قدرتمندان وابگذارند. آنها در جامعه خود پیشوا نیستند، ولی مردم ما هستند.
سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. این روز عزیز را به ملت ایران تبریک می‌گویم و برای گروهی از آفرینندگان این مناسبت که اینک در بندند و دیگر اسیران نهضت سبز از خداوند آزادی، شکیبایی و پاداشی متناسب با نیت‌های بلندشان آرزو می‌کنم.
میرحسین موسوی

Wednesday, October 28, 2009

دانش‌‌آموزان بسیجی ۱۳ آبان مقابل فریب‌ خوردگان می‌ایستند : گوه میخورند و این تو دهنشون


« دانش‌‌آموزان بسیجی ۱۳ آبان مقابل فریب‌ خوردگان می‌ایستند : گوه میخورند و این تو دهنشون

در حالی که هواداران جنبش سبز اعلام کرده‌اند که در روز ۱۳ آبان راه‌پیمایی خواهند کرد، رئیس بسیج دانش‌آموزی و فرهنگیان کشور می‌گوید در این روز «سه میلیون دانش‌آموز بسیجی» به طور «سازمان‌یافته» شرکت خواهند کرد و دربرابر «عده‌ای فریب‌خورده» خواهند ایستاد.محمد‌صالح جوکار، رئیس بسیج دانش‌‌آموزی و فرهنگیان کشور، که وابسته به سپاه پاسداران است، روز سه‌شنبه در یک کنفرانس خبری گفت: «عده‌ای فریب‌خورده می‌خواهند از این فضاها سوء استفاده کنند و دشمن سعی دارد در جنبش‌های انقلابی انحراف ایجاد کند
در ادامه اعتراض‌های جنبش سبز به نتایج انتخابات ریاست‌ جمهری، از چند هفته پیش سایت‌ها و وبلاگ‌های نزدیک به این جنبش روز ۱۳ آبان را برای تازه‌ترین نمایش اعتراض خود انتخاب کرده و پوسترهایی نیز برای این روز طراحی کرده‌اند.مقامات مسئول جمهوری اسلامی برای مهار این راه‌پیمایی برای نخستین‌بار پس از انقلاب اعلام کرده‌اند که هرگونه تجمع برای این روز نیاز به مجوز دارد.در همین باره اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، «توصیه» کرده است که «هرکس می‌خواهد تجمعی داشته باشد، مجوزهای لازم را بگیرد».علیرضا اکبرشاهی، رئیس پلیس استان تهران، نیز گفته است که «نیروی انتظامی تمهیداتی برای راه‌پیمایی روز ۱۳ آبان اندیشیده است» و مرتضی تمدن، استاندار تهران، هشدار داده است که اگر تجمع‌های غیرقانونی برگزار شود، «برابر قانون» با آنها رفتار می‌شود.در یکی از آخرین واکنش‌های مقام‌های امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی، علی فضلی، فرمانده سپاه سیدالشهدای استان تهران، روز چهارشنبه نسبت به «شیطنت‌های كانون فتنه» در روز ۱۳ آبان هشدار داد و اظهار داشت: «اگر مراقب نباشیم در آینده مشكلات جدی‌تری را خواهیم داشت.»احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، از نخستین مقامات جمهوری اسلامی بود که در آخرین نماز جمعه خود نسبت به برگزاری راه‌پیمایی جنبش سبز در روز ۱۳ آبان ابراز نگرانی کرد.آخرین تجمع عظیم جنبش سبز در «روز قدس» امسال به حضور ده‌ها هزار نفر برگزار شد. در نماز جمعه روز قدس، علی‌رغم هشدار سپاه پاسداران، و رهبر جمهوری اسلامی، معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خیابان‌های منتهی به دانشگاه تهران حضور یافتند و بار دیگر بر مطالبات خود تاکید کردند

تو دهنی مردم به چاپ مقاله رادیو فردا در رابطه با امدن ٣ میلیون دانش اموزبسیجی در ١٣ ابان
نظرات
توسط: جمال از: ارومیه
۰۷ ۰۸ ۱۳۸۸ ۰۰:۲۷
بابا اینها آمار دادنشون درست مثل انتخابات همش دروغه.تازه من خودم بین بچه ها بسیجی مشناسم که اصلاً اعتقادی به اینها و ولایت فقیه نداره و فقط واسه منافع شخصیش قاطی اینها شده . و اصلاً تو فامیلا هم آدم خود فروش جانباز داریم که هیچ اسلام رو هم قبول نداره و زن باز قهاری هم هست . خوب حالا ببینید بر فرض محال این سه میلیون درست باشه چند تا از این آدمای دو رو میخوان بیان تو روی مردم که واسه طرز فکرشون و آزادیشون تو خیابون هستن وایسن ؟؟؟؟
توسط: خود جوش از: اصفهان
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۳:۴۵
همه با هم در روز 13آبان در میدان نقش جهان همراه شو عزیز
توسط: بهنام از: تهران
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۳:۴۱
جيره خواران ديكتاتوروقتي هم قسم شديم كه با جنبش سبز همراه شويم ترس را با شجاعت و اراده، و نااميدي را با اميد عوض كرديم،تلاشتان براي ترساندن ما بيهوده است خود را خسته نكنيد.
توسط: خود جوش از: اصفهان
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۳:۴۰
همه باهم در روز 13 آبان در میدان نقش اصفهان اجهان همراه شو عزیز نماد سبز,دستمال برای جلوی صورت و سیگار برای وقتی که گاز اشکاور زدند یادتان نرود.
توسط: ما می آییم از: اصفهان
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۳:۳۴
همه با هم در روز 13 آبان میدان اما اصفهان همراه شو عزیز نماد سبز یادتان نرود
توسط: محمد از: قم
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۳:۲۹
همین که این همه ادم را وادار به واکنش به روزی که هنوز نیامده کرده ایم به همتون افتخار میکنم.3 میلیون بسیجی می خوان بیارن لابد فکر میکن 3 میلیون طرفدار جنبش سبز خواهد آمد و ان شاء ا... هم که همین طور خواهد شد.
توسط: bahran
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۲:۴۹
همه با هم روز 13 آبان روز آشتی با ملت هابه دنیا می گوییم ما با همه کشور ها دوست هستیم و آمریکا را دشمن خود نمی دانیم.ما مشکلات خود را در دشمنی آمریکا نمی بینیممشکل ملت ایران دیکتاتوری خامنه ای است
توسط: مادر شهید از: اصفهان
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۲:۲۰
در جنگ تحمیلی دو پسر پاسدارم شهید شدند و لی من به نوه هایم گفتم "مادر شیرم را به تو حلال نمیکنم اگر روز ۱۳ آبان با چوب و چماق به جان مردم بیفتی. ترا آق میکنم و شکایت ترا به آقا امام زمان میکنم .
توسط: امیر
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۲۰:۳۹
اگر شهرستانیهای عزیز هم کمی زحمت بخودشون بدهند و تظاهرات گسترده همزمان با تهران برگزار کنند اینها نیرو کم میارند و نمی توانند اوضاع را کنترل کنند. در ضمن از کی تاحالا آقایون آمار درست در هر چیزی داده اند که این 3 میلیون بخواد واقعی باشه؟ جنبش سبز موقعی پا گرفت که مردم ترس را کنار گذاشتند، اینها هم می دانند که چی به چیه برای همین می خواهند توی دل مردم را خالی کنند!
توسط: در یا از: اصفهان
۰۶ ۰۸ ۱۳۸۸ ۱۹:۳۲
منظور سه میلیون دانش‌آموز بسیجی هست که شست و شو مغزی دادنشون و چپ و از راست تشخیص نمی دن و احتمالا از سر تا پا مسلح هستند و ۱۳ آبان روز تمرین با اسلحه گرم هست و وظیفه شرعیشونه با مردمی که فقط از حق گرفته شدشون دفاع می کنند به عنوان دشمن فرضی و عاملان بیگانه برخورد کنند و مسابقه بدند تا ببینن کی بیشتر می کشه بعد برن جایزشون رو از رهبر عزیزشون بگیرند.واقعا تاسف اوره.....

Monday, October 26, 2009

طبق اصل ٢٧ قانون اساسی هیچکس حق جلو گیری از راهپیمایی را ندارد


اصل ۲۲
حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل ۲۳ - منع تفتیش عقاید
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد.
اصل ۲۴
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آن که مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین می‌کند.
اصل ۲۵
بازرسی و نرساندن نامه‏ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.
اصل ۲۶
احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
اصل ۲۷
تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.‏‏

Sunday, October 25, 2009

بسیجی یه گاز به این بزن


تقدیم به بسیجی که گفته بود شکم موسوی را پاره میکنم یه گاز به این بزن

Friday, October 23, 2009

داستان لنگه کفش



داستان لنگه کفش و تفاوت ان ,اما این لنگه کفشی که به صفار پرتاب شد با لنگ کفشی که کروبی بر خورد کرد دو تفاوت بسیار مهم و بزرگ دارد اول اینکه لنگه کفش صفار از پای یک دانشجوی سبز با سواد و با شعور در امده بود و بر سریک دیکتاتور و کودتاچی فرودامدولی کفش کروبی از پای یک بسیجی مزدور بی پدرمادر بی سواد در امده بود که به طرف ازادیخواهان پرتاب شد. کفش دردست صفارمعمولا بر سر کودتاچیان و دیکتاتوران میخورد ولی کفشی که به طرف کروبی پرتاب شد همییشه ازادیخواهان را نشانه میگیرد.پس نتیجه میگیریم که بسیج خراست و مزدور وصفار گاو است و بی زور

new york timesکروبی یک اخوند تنها و با صدای بلند




یک اخوند تنها و با صدای بلند از حق مرم دفاع میکند نیو یورک تایمز نوشت کروبی بعد از اینکه پی برد در انتخابات تقلب شده صدای اعتراض خود را بلند کرد و پیشا پیش مردم در صف مقدم خواستار باطل شدن انتخابات و بازگردانیدن رای مرم شد ولی درمقابل روزنامه او را بستندو طرفدارانان او را به زندان انداختند که تا به امروز همچنان در زندان هستند خود اورا نیزهر روز در زیر نظر دارند و بارها او راتهدید به دستگیری و حتی مرگ کرده اند ولی او به همراه میر حسین موسوی همچنان در میدان است و در اخرین سخنان خود گفته بیایید جلومن اماده هستم..................


http://www.nytimes.com/2009/10/23/world/middleeast/23karroubi.html?_r=1&hp

By MICHAEL SLACKMAN
Published: October 22, 2009
RIYADH, Saudi Arabia — A short midlevel cleric, with a neat white beard and a clergyman’s calm bearing, Mehdi Karroubi has watched from his home in Tehran in recent months as his aides have been arrested, his offices raided, his newspaper shut down. He himself has been threatened with arrest and, indirectly, the death penalty.

Olivier Laban-Mattei/Agence France-Presse — Getty Images
Mehdi Karroubi, an opposition candidate, in Tehran at a June protest of the disputed election.
His response: bring it on.
Once a second-tier opposition figure operating in the shadow of Mir Hussein Moussavi, his fellow challenger in Iran’s discredited presidential election in June, Mr. Karroubi has emerged in recent months as the last and most defiant opponent of the country’s leadership.
The authorities have dismissed as fabrications his accusations of official corruption, voting fraud and the torture and rape of detained protesters. A former confidant of Ayatollah Ruhollah Khomeini and a longtime conservative politician, he has lately been accused by the government of fomenting unrest and aiding Iran’s foreign enemies.
Four months after mass protests erupted in response to the dubious victory claims of President Mahmoud Ahmadinejad, the opposition’s efforts have largely stalled in the face of unrelenting government pressure, arrests, long detentions, harsh sentences, censorship and a strategic refusal to compromise.
But for all its success at preserving authority, the government has been unable to silence or intimidate Mr. Karroubi, its most tenacious and, in many ways, most problematic critic. While other opposition figures, including Mr. Moussavi and two former presidents, Mohammad Khatami and Ali Akbar Hashemi Rafsanjani, are seldom heard now, Mr. Karroubi has been unsparing and highly vocal in his criticism of the government, which he feels has lost all legitimacy.
Last week, a special court for the clergy began to consider whether Mr. Karroubi, 72, should face charges. His response, in a speech to a student group that was reported on a reformist Web site, was withering.
“I am not only unworried about this court,” he wrote. “I wholeheartedly welcome it since I will use it to express my concerns regarding the national and religious beliefs of the Iranian people and the ideas of Imam Khomeini, and clearly reveal those who are opposed to these concerns.”
Despite such provocations, Iran’s conservative leadership has so far not arrested him, apparently fearful of making a powerful symbol of a man so closely associated with the founding of the Islamic republic.
“His potential arrest is an acid test of the internal meltdown of the upper echelon of the regime and the final breakdown in its legitimacy facade,” said Hamid Dabashi, a professor of Iranian studies at Columbia University. “We had heard that revolutions eat their own children, but his seems to be a case of revolutionary parricide.”
Mr. Karroubi works from a villa on a quiet street in Tehran that ends at a rundown palace once occupied by Shah Mohammed Reza Pahlavi. It is one of the many symbols of his standing among the revolutionary elite. He was jailed nine times by the shah and spent years in prison, where he grew close to inmates of widely different political persuasions: nationalist, socialist, Islamist, said Rasool Nafisi, an Iran expert based in Virginia.
“These forced companionships, Karroubi wrote in his autobiography, made him aware of the pain of the others, and relieved him from sectarian behavior,” Mr. Nafisi said.
After the overthrow of the shah, Ayatollah Khomeini put Mr. Karroubi in charge of the Imam Khomeini Relief Committee and the Martyrs Foundation, two of the nation’s most important and wealthiest institutions. He also served twice as speaker of Parliament, where he earned a reputation as a conciliator; served on the powerful Expediency Council; and was appointed adviser to the subsequent supreme leader, Ayatollah Ali Khamenei.
So it was hard for the leadership to brand him an enemy of the state when he posted on his Web site last month an impassioned, unyielding and damning letter to the nation, written in response to the judicial finding that his allegations of the rape of imprisoned protesters were unfounded.
“The ugliness has reached the point that instead of the perpetrators and propagators and people behind this oppression, it is Mehdi Karroubi whom they want to put on trial,” he wrote. “I take refuge with you, oh God, from these catastrophes which some are causing and are not only a disgrace to the Islamic republic, but a disgrace to Iran.”
Mr. Karroubi’s disenchantment with the revolution he helped create began not with the elections in June, but with the balloting that brought Mr. Ahmadinejad to office four years ago. Mr. Karroubi was a candidate then, too, and late into the night after the polls closed, he was running second, behind Mr. Rafsanjani.
A few days later, he talked about election night during an interview in his villa, still angry and surprised at what had happened. He said he had gone to sleep and when he woke, he was in third place, behind Mr. Ahmadinejad and out of the race.
Mr. Ahmadinejad won a runoff, and Mr. Karroubi wrote an open letter of protest to the supreme leader charging vote fraud. There was no investigation, however, and Ayatollah Khamenei chastised Mr. Karroubi. He dropped his protest, but quit the Expediency Council and started his own political organization, the National Trust Party.
Of course, much the same thing happened again in June, when Mr. Ahmadinejad supposedly won with 63 percent of the votes cast — including 71 percent of the votes cast in Mr. Karroubi’s home province, Lorestan.
If Mr. Karroubi had restricted his complaints to the vote tally, he might have been ignored. But he has gone far beyond that with his accusations that state security officers raped, sodomized and tortured men and women who were arrested for taking part in the protests. The allegations have unnerved the leadership, threatening its legitimacy and religious standing far more than images of the police beating protesters in the streets.
After the government dismissed those allegations last month, Mr. Karroubi was summoned to appear before a three-judge panel investigating his actions. He welcomed the invitation. “It will be a good opportunity for me to talk again about crimes that would make the shah look good,” he said, according to the Green Freedom Wave Web site.
As calls for his arrest grow louder, he remains defiant.
“If only I were not alive and had not seen the day that in the Islamic republic, a citizen would come to me and complain that every variety of appalling and unnatural act would be done in unknown buildings and by less-known people: stripping people and making them face each other and subjecting them to vile insults and urinating in their faces,” he wrote in his letter to the nation. “I said to myself, ‘Where indeed have we arrived 30 years after the revolution?’ ”

Thursday, October 22, 2009

خدای عزیزم


خدای عزیزم،
اون کسی که همین الان مشغول خوندن این متنه، زیباست چون دلی زیبا داره
درجه یکه چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای
قدرتمند و قوی و استواره چون تو پشت و پناهش هستی و من خیلی دوستش دارم.
خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه.
خواهش میکنم بهش درجات عالی دنیائی و اخروی عطا بفرما و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته آنگونه که به خیر و صلاحش هست برسه
خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیت ها عاشقانه مهر بورزه. خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما، هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد و کاری کن این رو با تمام وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه یه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود. دوستت دارم دوست عزیزم ! از هم اکنون، زمان داره برات شمرده میشه
در عرض 9 دقیقه حتما برات یه اتفاق خوشایندی خواهد افتاد یا یک خبر خوشی خواهی شنید ...نه چون این متن رو خوندی یا خوندن این متن شانس میاره یا ارسالش برای کسی باعث رسیدنه خبر خوش میشه نه صرفاً یک اتفاق خوش برات خواهد افتاد به این خاطر که الان توی دلت میگی :
خدایا توکل به تو اما، حالا تو این متن رو برای 9 نفر که دوستشون داری بفرست، ... همینطور برای من
شروع کن
وقتی میگم این متن رو برای 9 نفر که دوستشون داری بفرست همینطور برای من! ... یه جورائی خوشحال میشم که ازت نامه داشته باشم، چون میتونم امیدوار باشم که منم جزو اون کسانی هستم که تو دوستشون داری و طرفدار جنبش ازادیبخش سبز هستی

Wednesday, October 21, 2009

١٣ ابان رویارویی دیکتاتور با جنبش سبز


رژیمی که مردم او را نمیخواهد به زور مانده و باکمال پررویی در محافل جهانی از طرف مردم ایران سخن میگوید. عجب پر رو و بی ناموس هستند این کودوتاچیان و رهبر چلاق شیره ای که با بی شرمی در مصدر حکومت جا خشک کرده و کنگر خورده لنگر انداخته .اخه مردم به چه زبانی بگن که شما را نمیخواهند.در روز قدس دیدیدکه چقدر طرفدار دارید خجالت بکشید اگه من بودم عرق شرم در پیشانیم مینشست و دیگر هیچوقت در جمع نمی امدم ولی شما پر روها هر روز سعی میکنید سخنرانی کنیدو مردم ما در دانشگاهها و دیگر اماکن بر دهن شمامیزنندو کنفتتان میکنند .یک خبر بد برایتان دارم و ان اینکه شما در ١٣ ابان خواهید دید که چاره ای به جز تسلیم شدن ندارید و با چهار پنج نفر طرفدار نمیتوانید به ٧٠ میلیون زور بگویید . فکر نکنید که مردم ایران اینبار گول شما را خواهند خورد واقعا به عکسهای طرفدارن خود نگاه کنید و بینیدکه چند جوان روشنفکر پای صحبت شما هستند اگر هم چند جوانی میبینید یا بسیجی هستندو یا سرباز وظیفه شما فکر میکنید باتحصیلات گلابی دانشگاهی و قمی چه چیزی برای گفتن به نسل امروز را دارید.نه کامپیوتر بلد هستیدنه قلم بدستید پس با عرض معذرت شر و ورهای شما دیگر خریدار ندارد و بهتر است تا دیر نشده چمدانها را ببندید و بایک بلیط یکطرفه به سوریه بروید. همانجا که فک و فامیلهای صدام رفتند.راستی این رهبر انقدر پر رو تشریف داردکه با عزرائیل هم چانه میزند اگر ادم حسابی بود هفته پیش وقتی عزرائیل امد سراقش باید با او به جهنم تشریف میبرد پیش دوستان قدیمش مانند خلخالی و ..........خلاصه کلام شما رفتنی هستید, دیدارمان١٣ ابان

١٣ابان روز اشتی مردم سبز ایران با جهان



١٣ ابان روز اشتی جهانی مردم سبز ایران

با حظورمیلیونی خود در راهپیمایی بزرگ ١٣ ابان ,بار دیگر جهانیان انگشت به دهن بمانند.ریشه این درخت سبز انقدر پر قدرت است که علفهای هرزدر برابرش هیچ است .چه در داخل ایران و چه در خارج این جنبش از قدرت خارق العاده ای بر خورداراست و در تمام جهان این جنبش ازادیبخش سبز را میشناسند و سر تعظیم در برابر ان فرود میاورند.ما نه تنها ان مردم ٣٠ سال پیش نیستیم بلکه در دوام صلح و ازادی تلاش مکنیم و تا نفس اخر درمقابل این رهبر دیکتاتور و مزدورانش می ایستیم. به نظر میرسد تنها دشمن خارجی ما مردم ایران در حال حا ضر چین و شوروی است که با این رژیم خونخوار همکاری میکند و خواسته های ما مردم ایران رانادیده میگیرد.رژیمهای دیکتاتوری شوروی و چین ترس از ان دارندکه مردم ایران به ازادی و استقلال دست یابند و پس ازان نتوانند ایران را بچاپند .ما جنبش ازادیخش سبز ایران به چین و مخصوصا شوروی اخطار میکنیم که سنگ لای چرخ جنبش سبز نگذارد درغیر این صورت در دنیا با مردم ایران طرف هستید یادتان نرود که بیش ٥ میلیون ایرانی در سراسر دنیا هستد که اگر بخواهند منافع شما را به خطر میاندازند پس بروید دنبال همان سیستم کمونیستی ورشکسته و پوسیده خود, ما مردم ایران را به حال خود بگذارید ما پیروزیم چون بیشماریم و سقوط دیکتاتور نزدیک است

رزمنده اي كه سرش قطع شد ولي خط مقدم را ترك نكرد



رزمنده اي كه سرش قطع شد ولي خط مقدم را ترك نكرد
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8807280991

خبرگزاري فارس:رزمنده اي كه سرش قطع شد ولي خط مقدم را ترك نكرد.:
يكي از بچه‌ها دستش قطع شده بود؛ اما از سنگر تكان نخورد. اين كه چيزي نيست؛ رزمنده اي را سراغ دارم كه سرش قطع شد ولي خط مقدم را ترك نكرد... حال من براي يك تركش كوچولو بروم تهران؟ مادرم مرا از خانه بيرون مي‌كند.
واقعا این خبرنگاران و نویسندگان روزنامه های دولتی و وابسته به رهبر چقدر بی سوادو ناشی هستند که با چنین مطالبی ابروی هر چی شهیده بردن اخه کسی نیست به این مردیکه الاغ نویسنده بگه که سر که از تن جدا شد دیگر جایی برای رفتن ندارد دست و پا نسیت که اگر جدا شد بتوانی بمانی چون بلاخره ادم میتواند حتی با یک دست بجنگدولی قطع شدن سر یعنی مرگ و کسی که مرده مگر میتواند تصمیم ماندن یا رفتن بگیرد.اخه چرا شما بی سوادان و اطلاعاتیهای اوزگل و افرادی مانند شریعتمداری کیهان ابروی خبر نگار و روزنامه را با این مطالب جلف میبرید. ماکه میدانیم کشوردر دست چنین افرادگنگی اداره میشودو قول میدهم که شما بی سوادان و ان رهبر مریض و شیره ای را به زودی به زباله دان تارخ میاندازیم

Tuesday, October 20, 2009

این نظام برای ماندن خودش پاسدار که سهل است حتی بچه هایشان را هم قربانی خواهد کرد


این نظام برای ماندن خودش پاسدار که سهل است حتی بچه هایشان را هم خواهد کشت سالهاست که عده ای از پاسدارن جانشان را فدای کشور و مردم ایران کرده اند و در جنگ ایران و عراق هم سنگ تمام گذاشتند و از خاک و مرز ایران شجاعانه دفاع کردند ولی بعد از جنگ سپاه تبدیل شد به اسلحه دست اخوند و ملا البته اخوندو ملای وابسته و خاین مانند رهبر خامنه ای اژه ای و دیگران اگر قرار باشد اسم ببرم صفحه پر میشود شما خودمیدانید کدام دسته را میگویم.این اقایان سپاه را سپر بلای خود کرده اند و هر وقت به خطر میافتند انها را فدا میکنند درست مانند گوسفند قربانی .اگر به عمق مسیله بنگرید میبینید که طی سالیان دراز در هر کجا که در گیری و جنگی بوده از همه نوع و قوم کشته شده اند به جز اخوند .در این حرکت تروریستی اخیر درشهر سرباز قرار بوده که سنیها و شیعه ها با هم ملاقات کنند و یک دیدار تقریبا مذهبی بوده که علمای سنی دران شرکت داشتندولی حتی یک اخوند شیعه در بین انان نبوده و به نظر میرسد این یک نقشه از پیش ساخته بوده که نه تنها اطلاعت خبر داشته بلکه مقدمات انرا تهیه کرده و با این نقشه عده ای از سرداران را که طرفدار خاتمی و جنبش سبز بودند از میان برداشتند.اگر این ملاقات بین شیعه و سنی است پس کجا هستند ان اخوندهای شیعه پس چرا حتی یک اخوند در بین کشته شدگان و زخمی ها نیست مگر این تجمع بین شیعه و سنی نبود.خلاصه دلم برای این پاسدارهای بیچاره که طعمه دست رهبر شده اند میسوزد .تا به حال در تمام این درگیریها همه کشته داده اند بجز اخوند و اگرهم تک و توک کشته و زندانی هستند انهایی هستند که به مردم پیوستند درست مانند عده ای از این پاسدارهای کشته شده .ایا واقعا ما چشممان را به روی این حوادث بسته ایم یا اینکه این رهران کلاش بانام دین این بلا ها را بر سرمان می اورد و ما مانند گوسفند به به میکنیم واقعا چگونه این ابر قدرتها عده ای اخوند بی سواد را با جمعی از اطلاعاتیهای سبزی فروش و قصاب و حاجی بازاری را به جان مردم انداخته اندو انها را با پولهای کلان دلقک خود کرده اند و سواری میگیرند تا زمانی که این رهبر دلقک و سگهای بسیجیش به خارجیان سواری میدهند همین اش است و همین کاسه.به امید پیروزی جنبش ازادیبخش سبز

Monday, October 19, 2009

باز هم کشته شدن فرماندهان سپاه و نبودن حتی یک اخوند در بین انان




باز هم کشته شدن فرماندهان سپاه و نبودن حتی یک اخوند در بین انان تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران از جمله نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه در جریان یک انفجار در منطقه "پیشین" شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان کشته شدند. همزمان شنیده شدن صدای انفجار در نزدیکی ساختمان وزارت نفت و سپس الهیه،و به دنبال آن خروج قطار تهران کرمان از ریل کشور را در شایعات فرو برد.
انتشار اخبار متناقض در مورد محل این انفجار( برخی مقامات گفته اند این اتفاق در یک نمایشگاه صنایع دستی روی داده و برخی دیگر محل انفجار را محل برگزاری همایش میان سران قبایل و طوایف اعلام کرده اند) در ساعات ابتدایی وقوع حادثه و همچنین تعدد حوادثی که در سالهای اخیر برای فرماندهان ارشد سپاه پاسداران روی داده،این حادثه را نیز در هاله ای از ابهام قرار داده است
درباره جزییات این حادثه مسئول روابط عمومی سپاه گفته است: "در این حادثه تروریستی که حدود ساعت 8 صبح امروز [شنبه] در محل برگزاری پنجمین نشست سران قبایل و طوایف درمنطقه پیشین بلوچستان روی داد یکی از مزدوران استکبار جهانی با انفجار مواد منفجره همراه خود، موجب به شهادت رسیدن این فرماندهان سپاه شد."
رمضان شریف همچنین به نام برخی از فرماندهان سپاه کشوری و لشکری اشاره کرده و افزوده: "در این حادثه علاوه بر سردار سرتیپ پاسدار نور علی شوشتری و سردار سرتیپ پاسدار محمدزاده، مرادی فرمانده سپاه ایرانشهر و سردار علی علویان فرمانده تیپ پیاده صاحب الزمان سپاه ثارالله به شهادت رسیدند."
در اطلاعیه سپاه پاسداران همچنین ذکر شده بود که در کنار فرماندهان این نیروی نظامی، تعدادی از معتمدین و مسئولین محلی نیز کشته شده اند.
این تاکید اطلاعیه سپاه درباره مسولان محلی و معتمدین در حالی از سوی سپاه پاسداران مطرح شده که برخی از وبلاگ نویسان در استان بلوچستان از کشته شدن برخی ازمقامات امنیتی و اطلاعاتی استان نیز در این حادثه خبر داده اند
نورعلی شوشتری که بود
نورعلی شوشتری از بدو تاسیس سپاه پاسداران در شهرستان نیشابور، فعالیت خود را در این نهاد نظامی آغاز کرد.
خبرگزاری ایرنا در زندگی نامه ای که از نورعلی شوشتری منتشر کرده است درباره جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه نوشته: "وي که از فرماندهان پر افتخار و يارگاران نامدار دفاع مقدس محسوب مي شود در دوران قبل از انقلاب با ارادت ويژه اي که نسبت به مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي داشت و به طور مرتب در جلسات ايشان شرکت مي نمود و بدين طريق با فضاي مبارزه ارتباط داشت. در دوران بعد از انقلاب و مخصوصاً در زمان دفاع مقدس نيز در عمليات هاي مختلف - خصوصاً در جبهه جنوب - حضور فعال داشت."
به نوشته این خبرگزاری "شوشتري از همدوره ها و همرزمان شهيدان بزرگواري همچون شهيد باکري و شهيد برونسي بود."
واحد مرکزی خبر نیز درباره وی نوشته: "او که در عملیات مختلف هشت سال دفاع مقدس حضوری فعال داشت هم اینک به عنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس در جنوب شرق کشور فعالیت می کرد."
از دیگر مسئولیت های نورعلی شوشتری می توان به فرماندهی سپاه هشتم و قرارگاه نجف در دوران جنگ تحمیلی، فرماندهی ارشد سپاه خراسان و فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهدا در شمال غرب کشور اشاره کرد. او همچنین علاوه بر فعالیت های نظامی یکی از اعضای هیات مدیره شرکت احیای صنایع خراسان نیز بود.
هرچند نورعلی شوشتری یکی از امضا کنندگان هشدار نامه 24 فرمانده سپاه به سید محمد خاتمی در سال 78 است اما به گفته برخی از کارشناسان او یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بود که کمتر در مسایل سیاسی دخالت می کرد و به دلیل ماموریت های فراوان، او بیشتر انرژی و وقتش را در زمینه های اقتصادی، نظامی و بدنه سپاه صرف می کرد.
سقوط های مشکوک و مرگ فرماندهان سپاه
درحالی که به گزارش خبرگزاری های رسمی کشور و همچنین تلویزیون العربیه، گروه جندلله مسولیت انفجار روز گذشته منطقه پیشین شهرستان سرباز و کشتن 35 نفر را برعهده گرفته است، اما با این وجود پرسش های امنیتی که در این باره مطرح است همچنان این حادثه رابا شبهاتی همراه کرده است. به ویژه آنکه در چند سال اخیر در چندین حادثه گوناگون تعداد زیادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران نیز جان خود را ازدست داده اند.
درهمین باره در 19 دی ماه سال 84 در سقوط هواپیمای فالکون سپاه پاسداران آن طور که سخنگوی آن زمان این نهاد نظامی اعلام کرد "یازده نفر از جمله حاج احمد کاظمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه، فرمانده لشگر 27 رسول الله، معاون عمليات، مسئول اطلاعات، فرمانده يگان توپخانه ومعاون نيروی زمينی سپاه پاسداران کشته شدند."
همان زمان یحیی رحیم صفوی فرمانده کل سپاه پاسداران در واکنشی سریع و صریح با اعلام اینکه "دور تا دور ما را عده ای کینه توز و عنود گرفته اند" گفت که سقوط هواپیمای فالکون "انفجار در داخل هواپیما" بوده و تاکید کرد "اين انفجار از نظر امنيتی و اطلاعاتی شواهدو پیام هایی دارد


هرچند رحیم صفوی پس از این در اظهاراتش دیگر اشاره ای به واکنش اولیه اش مبنی بر انفجار در هواپیما نکرد اما برکناری او درحالی که هنوز یک سال از پایان دوره فرماندهی اش در سپاه پاسداران باقی مانده بود و جانشینی محمد علی جعفری (فرمانده فعلی سپاه) و نقش پررنگ این نهاد نظامی در مسایل سیاسی امروز کشور، به ویژه سرکوب اعتراضات مردمی خود به خود به این شبهه دامن زده که ماجرای سقوط و حذف تعداد زیادی از فرماندهان مستقل سپاه پاسداران، ناگفته های زیادی دارد که به وضعیت سیاسی امروز کشور ربط می یابد؛ چرا که به گمان بسیاری درصورت حضور و زنده بودن حاج احمد کاظمی و با توجه به مرتبه نظامی اش او می توانست یکی از اصلی ترین گزینه های فرماندهی کل سپاه پاسداران باشد.
از جمله سوانح دیگر از این دست می توان به سقوط یک هواپیمای آنتونوف سپاه پاسداران در 6 آذرماه 85 در فرودگاه مهرآباد اشاره کرد که طی آن 36 نفر از فرماندهان این نهاد نظامی کشته و 2 نفر مجروح شدند. علت سقوط این هواپیما هم بصورت شفاف اعلام نشد.
همچنین می توان به سقوط هلی کوپتر حامل فرمانده لشکر 3 ویژه شهدای سپاه و تعداد دیگری از فرماندهان میانه ی این نهاد نظامی اشاره کرد که در 4 اسفندماه گذشته دچار حادثه ای مشکوک شد و هر 13 سرنشین آن جان خود را از دست دادند

بازگشت ترور به خانه bombing in Sarbaz

TEHRAN, Iran ( -- A man carrying explosives blew himself up as participants headed to a conference between Shia and Sunni groups in southeastern Iran on Sunday, killing at least 29 people, Iranian media reported.

NEW: Jundallah, the People's Resistance Movement of Iran, claims responsibility U.S. rejects Iran's accusation, mourns "loss of innocent lives" Five senior officers with Iran's Revolutionary Guard among those killed in blast At least 28 others injured in explosion as Shiite, Sunni groups head to conference TEHRAN, Iran (CNN) -- A man carrying explosives blew himself up as participants headed to a conference between Shiite and Sunni groups in southeastern Iran on Sunday, killing at least 29 people, according to Iranian media reports. The blast in Sarbaz in the province of Sistan-Baluchistan wounded 28 others, the semiofficial Fars news agency said. Among those killed were five senior officers of Iran's elite Revolutionary Guard Corps, Fars said. Other media outlets offered conflicting figures for the number of dead and... [read full story]

طارق حميد نويسنده سرشناس روزنامه شرق الاوسط طي مقاله اي با عنوان :ايران:بازگشت ترور به خانه چنين تحليل كرده است كه ايران كه خود تا كنون از ابزار تروريسم براي صدور انقلاب به كشورهاي ديگر استفاده مي كرد اكنون خود طعم ناگوار آن را مي چشد .طارق حميد با اشاره به اقدامات به زعم وي تروريستي ايران در لبنان و عراق وحمايت از گروههايي همچون جهاد و حماس در فلسطين وحوثي هادر يمن به مواردي همچون «فواز العتيبي» تروريست القاعده اشاره مي كند كه چطور با ارامش از ايستگاه ايران به القاعده پيوست و ايران به يكي از ايستگاههاي هاي انضمام افراد به اين سازمان تروريستي تبديل شده بود.نويسنده مدعي شده است كه حادثه ديروز بايد باعث شود كه ايران ديگر با اعتماد به نفس از نقش منطقه اي خود در ايجاد ثبات در مناطق بي ثبات منطقه سخن نگويد زيرا اكنون خودش هم دچار بحران است و بايد عبرت هم بگيرد تا ديگر متوجه آن هشدارهايي شود كه عربها به دفعات اعلام ميكردند و ازايران مي خواستند كه از گروههاي تروريستي كه دست به اين گونه عمليات ها مي زدند حمايت نكند.نويسنده در پايان توصيه كرده است كه با اين مساله نبايدصرفا امنيتي مواجه شد ضمن آنكه مي گويد در كمال تاسف حالاامتداد تروريسم همه منطقه را گرفته و شايد مناطق جديد هم به اين فهرست اضافه شوند.
http://www.youtube.com/watch?v=8UW6b13tQsA ویدیوی میر حسین موسوی

Thursday, October 15, 2009

پراودا نوشت خامنه ای در گذشت


پراودا نوشت خامنه ای در گذشت.با گذارشات رسیده ازایران خامنه ای عصر دوشنبه به بمارستان منقل شده و پس از چند ساعت در کما فرو رفته و به نظر میرسدکه سا عاتی پیش درگذشته است و پلیس و سپاه برای بر قراری نظم نشستهایی داشته اند.البته نباید به این دولت و رژیم در سخنانشان زیاد اعتماد کرد
Iran Leader Dead, Opposition Says
Sources at the Iranian opposition said that the spiritual leader of the Islamic Republic of Iran, Ayatollah Ali Khamenei, has died. The Iranian police have increased their activities in the streets of Teheran recently. For the time being, it is known that Khamenei lost consciousness on Monday afternoon and was hospitalized. Only his son and personal therapist have the right to visit Ayatollah at hospital

Wednesday, October 14, 2009

رهبر در کما است یا فقط مسموم شده



دیروز بعد از ظهر ساعت 2.15 به وقت تهران (آیت الله) خامنه ای از حال رفته و به یک کلینیک مخصوص منتقل شده و هیچ کس بجز پسر و دکترش نتوانسته اند به او نزدیک شوند. مقامات رسمی و سری می گویند که شرایط او دست خداوند است. بنابر گزارشات، از حال رفتن برای (آیت الله) خامنه ای طبیعی است و آن به دلیل مسمومیت یا عوامل خارجی بوده و افراد بیت ایشان فکر میکنند که این کار حساب شده است و احتمالا از داخل و خودی است . شرایط (آیت الله) خامنه ای طی چند ماه گذشته به شدت بد شده و شرایط عصبی و روحی بدی را پیدا کرده است و آن به دو دلیل است: 1- عدم توانایی او برای حل مشکلات پس از انتخابات و رد نظریات یک بخش مهم از مردم که به نحو دیگری فکر می کردند. 2- از دست دادن موقعیت مذهبی با توجه به تقبیح روحانیون عالی مقام کشور از وضعیت پیش آمده در انتخابات. گزارشات رسیده نشان می دهد که تلاش (آیت الله) خامنه ای در چند هفته گذشته که به ماه هم نمی رسد برای بدست آوردن 1- یک اعتبار مثبت برای مشروعیت خود 2- نجات دادن جان فامیل خود و سرمایه های آنها خصوصا در سوریه و ترکیه. ـ حمل 8.5محموله میلیارد دلار بصورت شمش طلا و پول نقد که بوسیله ترکها توقیف گردید ـ شرایط اکنون نامشخص است اما آنچه مشخص است این است که در 24 ساعت گذشته او در "کما" بسر برده که نشان می دهد بزودی از کما خارج نخواهد شد و می میرد. اگر او فوت کند یک نبرد خونین بین رفسنجانی که دارای قدرت مذهبی است از یک طرف و احمدی نژاد که دارای قدرت سیاسی و دولتی است از طرف دیگر در کشور ایران به وقوع خواهد پیوست

Tuesday, October 13, 2009

اقا ببخشید دیروز من کمی ناراحت بودم و به رهبر گفتم خر


دوباره با همکاران نشسته بودیم که عمو ابدارچی سراسیمه با سینی وارد اطاق شد چند چای روی میزگذاشت و ساکت سرش پایین بودو در همان حالت گفت اقا ببخشید دیروز من کمی ناراحت بودم و به رهبر گفتم خر,اخه با چهارتا بچه از اینجا که میرم بیرون مسافر کشی میکنم این حقوقی که شما میدی کم است ولی اقا تازه بعداز این همه کار جمعه هاهم میرویم نماز جمعه اخه اونا دفترچه برای گرفتن برنج و روغن دولتی میدهند ولی این حاج نعمت در مسجد بیشتر انها را میدزدد و به مغازه خود در بازار میبرد و می فروشد .بیچاره اقا چیکار کنه اون داده اینا نمیدن.منم دیروز از کوره در رفتم و به اقا گفتم خر والا منظوری نداشتم خوب ادم ناراحت میشه.من که دوباره رفته بودم تو براین ابدارچی بی شیله پیله که از ترس داره این حرفهارو میزنه گفتم که حق باتوست عمو چرا باید حق تو راحاج نعمت بخوره توزحمت میکشی ودر زیر گرما و سرما در نماز جمعه ها با زن و بچه مینشینی و حاجی برنج و روغن را میگیره .این حق توست نه این مردیکه دزد.من تا این حرفو زدم انگار که راحت شد و فهمید که ما کاری با او نداریم و گفت اقا این اسلام نیست اخه ابرو شرف هر چی مسلمانو بردن میدزدند میگویند برای اسلام است میکشند میگویند برای اسلام است اینم از اوضاع و احوال این روزها اقا این حاجی هم خودش خره هم رهبر .دلم خنک شد.منم گفتم برو عمو یه چای داغ بیار بخوریم فردا خودم یک کیسه برنج و روغن برات میگیرم .سری تکان دادو گفت بازم تو عمو.برین به اینا

زن و مرد‌هاي حاضر در حركات نمايشي ناجا به يكديگر محرم بودند


ناجا : زن و مرد‌هاي حاضر در حركات نمايشي ناجا به يكديگر محرم بودند
ترجمه:یعنی انها بعدازاین عملیات با هم سکس دارند و صیغه هم هستند
مركز اطلاع رساني پليس تهران اعلام كرد: نمايشگاه پليس در يكي از فرهنگسراها كه در افتتاحيه آن، رزمي‌كاران ‌زن و مرد حركات نمايشي انجام داده بودند، تعطيل نشده است .
، در افتتاحيه نمايشگاه پليس پايتخت ، در يكي از فرهنگسراها، رزمي‌كاران زن و ‌مرد با پوشيدن لباس نيروي انتظامي، حركات مشترك نمايشي انجام دادند كه ‌به دنبال اين اتفاق، فرمانده نيروي انتظامي دستور برخورد انضباطي با متخلفان را داد. اين در حالي بود كه روز يكشنبه از سوي ‌صدا و سيما اعلام شد نمايشگاه پليس تهران در يكي از فرهنگسراها تعطيل شده است . ‌
به دنبال اين خبر، مركز اطلاع رساني پليس تهران اعلام كرد كه نمايشگاه تعطيل نشده و تنها حركات نمايشي زنان حذف ‌شده است ‌
اين مركز همچنين اظهار داشته است: زن و مرد‌هايي كه در آن مراسم حركات نمايشي مشترك انجام ‌داده بودند ، به يكديگر محرم بوده و از اعضاي بسيج نيز بودند

Monday, October 12, 2009

ببخشید اقا این رهبرخراست


دیروز نشستی با عده ای از دوستان داشتم و همگی راجب سیاست صحبت میکردیم که این رهبر و رژیم کودتا چگونه به مردم ظلم میکنند ناگهان ابدارچی وسط حرفمان دوید و گفت ببخشید اقا ( این رهبرخراست) اصلا حالیش نیست .ما که همه فکر میکردیم این مرد حزب اللهی است و در شرکت خبر چینی میکند خشکمان زد و با حیرت به همدیگر نگاه کردیم .یکی از بچه ها که هم شوخ و هم کمی شیشه خرده دارد گفت نکنه که کوپون روغن و برنجت را ندادن و سیات کردن ابدارچی سینی چای را گذاشت روی میز و گفت اره عمو چهار ساعت رفتیم نماز جمعه و علاف شدیم با زن و بچه و قرار بود دفترچه مواد غذایی بدهند ولی مسجد که رفتیم گفتند هنوز دفترها نرسیده و پدر سگها بردن و تو بازار فروختن اخه اینم شد مملکت همش تقصیر این حاجی نعمت است اخه تو بازار حبوبات میفروشه و این دفعه اول نیست که سهمیه مردم را بالا میکشه دیگه نماز جمعه بی نماز جمعه .من که از سادگی و روراستی این مرد ماتم برده بود گفتم نگران نباش درست میشه او در جواب گفت نه اینا درست بشو نیستند مسجد شده دزد خونه و پادگان دیگه خیلی خر تو خر شده مگه این مملکت صاحاب نداره گفتم چرا داره رفته سفر خندیدو گفت گوه خورده اونم مثل این رهبر خره

یادمان نرود که هنوز عده ای زیادی هنوز در بند هستند



<
اسامی بازداشت شدگان سیاسی و مطبوعاتی
مهندس بهزاد نبوی، فیض الله عرب سرخی(از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، محمد عطریانفر، هدایت الله آقایی، جهان بخش خانجاني(از حزب کارگزاران سازندگی)، محمدعلی ابطحی(عضو مجمع روحانیون مبارز)، احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی( سازمان دانش آموختگان دفتر تحکیم)، سعید لیلاز(روزنامه نگار)، محمد قوچانی(سردبیر روزنامه اعتماد ملی)، بهمن احمدی امویی(روزنامه نگار)، کیوان صمیمی(روزنامه نگار)، مسعود باستانی(روزنامه نگار)، ، عیسی سحر خیز، یحیی کیان تاج بخش (فعال جامعه مدنی)، مجید سعیدی (عکاس و خبرنگار)، هنگامه شهیدی(عضو حزب اعتماد ملی)، محمد رضا نوربخش(سردبیر روزنامه فرهیختگان)، حمزه کرمی و فریبا پژوه(روزنامه نگار)، اسامی دستگیرشدگان 1- دکتر محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم 2- دکتر عبدالله رمضان زاده قائم مقام دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، سخنگوی دولت دوم سیدمحمد خاتمی 3- مهندس آذر منصوری معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، منتخب مردم ورامین در شورای شهر اول این شهر 4- دکتر سیدمصطفی تاج زادهعضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت خاتمی 5- مهندس محسن صفایی فراهانی عضو شورای مرکزی و رئیس هیات اجرایی جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم تهران در مجلس ششم و رییس اسبق فدراسیون فوتبال 6- دکتر محسن امین زاده عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی، معاون وزیر امور خارجه در دولت سیدمحمد خاتمی 7- دکتر علی تاجرنیا رییس شورای منطقه تهران جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم مشهد در مجلس ششم 8- مهندس شهاب الدین طباطبایی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، رئیس ستاد 88 کل کشور 9- دکتر داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم در مجلس ششم 10- سعید شریعتی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و روزنامه نگار 11- حجت الاسلام و المسلمین هادی قابل
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی 12- رمضان پور رییس شورای منطقه هرمزگان جبهه مشارکت ایران اسلامی 13- حسین نورانی نژاد رئیس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی 14- مهدی میردامادی فرزند دبیرکل جبهه مشارکت ایران سلامی 15- مهدی محمودیان عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی 16- محمد حسین نعیمی پور17- مهدی شیرزاد 18- علی پیرحسین لو
به امید ازادی تمام زندانیان سیاسی و سرگونی تمام دیکتاتورهای جهان مخصوصا ایران

جنبش سبز متعلق به همه است





پس از گذشت سالیان دراز بلاخره حرکتی بوجود امد که همه را درکنار یکدیگر قرار داد این جنبش سبز خود جوش مردمی باعث شده که مجاهد.شاهی.چپی.راستی.ملی مذهبی و کلا همه باهم به یک اتحاد رسیدند نه تنها این جنبش باعث اتحاد داخل شد بلکه خارجیهای دوراز وطن را نیزمتحد کرد.جامعه جهانی با این حرکت بزرگ مردم ایران در حیرت ماند و تمام حساب و کتاب انها به هم خورد .این جنبش سبز در نوع خود بسیار نمونه و مختلف است نمونگی ان بر اینست که حتی بچه های ایرانی در خارج بدنیا امده هم به میدان امدند و برای اولین بار با غرور گفتند زنده با ایران و ایرانی .جنبش سبز چند نفر را پرچمدار کرد اقایان کروبی و موسوی و فعلا به عنوان رهبران منتخب جنبش هستند .انهاباید به گذشته خود توجه زیادی نداشته باشند و اینده را ببیند چون همه ما در به قدرت رسیدن این اژدها سهیم بوده ایم و با دست خود یک دیکتاتور تمام عیار تحویل مردم ایران داده ایم ولی نباید امروزدر این مقطع زمانی حساس دست بر اشتباهات گذشته بگذاریم و بگوییم موسوی چنین کرد و چنان و یا کروبی این گرفت وان
موج سبز با حرکت میلیونی خودجوش این دو نفر را در جلو قرار داده و انتظار دارد که انها صدای درگلو گرفته ٣٠ ساله را انعکاس دهند.مطلبی در روزنامه های دروغ و چاخان ج ا میخواندم که یکی ازاین سردارهای بی سواد خطاب به رهبر دیکتاتور گفته که نزدیک بود سقوط کنیم تا لبه پرتگاه رفتیم ولی سپاه نظام را نجات داد.من به این سردار سر در زیر برف کرده میگویم که این حرکتی که شما ازمردم دیدید تنها بخش کوچکی از نارضایتیهابود. کجاشو دیدی تو سردار اوزگل که نه سواد نظامی داری و نه سواد اجتماعی چگونه میتوانی چنین ادعایی بکنی فکرمیکنی که مردم را ساکت کردی و ابها از اسیاب افتاده ولی یک خبر بد برایت دارم اولا که این جنبش بعد از سرکوب و جنایات شما عده اش صد چندان شده و دوم اینکه جنبش سبز متشکل از تمام اقشار مردم است و مانند اتش زیر خاکستر است که شما و رهبر دیکتاتورت را با یک حرکت زیر پا نابودخواهد کرد مگر اینجاهم عراق یا لبنان است که مردم را خر کنید شما کوچکتر از ان هستی که برای ما مردم ایران خط و نشان بکشی چنان بر دهن شما و بسیجیهای سگتان بزنیم که انگشت بر دهان بمانید.پس بروید سر منقلهای خود و نقشه های پا منقلی بکشید و به علی شیره ای بگویید که وقت رفتن فرا رسیده چمدانها را ببندد تا بروید سوریه پیش فک و فامیلهای صدام.عجله کنید که جا کم است و فراری زیاد.ما پیروزیم چون بیشماریم

یکی بچه گرگ می پرورید** چو پرورده شد خواجه را بر درید


می گویند تاریخ تکرار می شود . بیش از هزار سال قبل خلفای عباسی که مسیر دیکتاتوری را به تمامی طی کرده بودند آهسته آهسته اعتمادشان را نسبت به همه ی اطرافیان خود از دست دادند و نه ایرانی های دربارشان را محرم می دانستند و نه اعراب درگاه را . پس روی به غلامان ترک آوردند که هم بسیار قسی القلب و خشن بودند و هم بسی سرسپرده و بی اختیار
امروز مقام عظمای ولایت هم به همین درد مبتلا شده اند . از در و دیوار و راست و چپ می ترسند و نگرانند . سپاه را همه کاره کرده و از آن هم می ترسند . پس روی به غلامان عرب آورده اند . در گارد ضد شورش از لبنانی ها استفاده می کنند و فرمانده ی بسیج هم عرب عراقی میشود
جالب است که پس از غارت همه جانبه ی منابع و دارایی های ایران برای رسیدگی به کشورهای جنگ زده ی اطراف مانند افغانستان و عراق و لبنان , حال نوبت پستها و جایگاههای مدیریتی کشور است که قربانی بازیهای سیاسی و جنگ قدرت رهبران کشور شوند . احتمالا از این به بعد هر کدام از چریکهای لبنانی شرکت کننده در سرکوبهای خیابانی که درصد هوشش آنقدر باشد که زبان فارسی یاد بگیرد می تواند پست مدیریتی مهمی در کشور به دست آورد
از روزهای ابتدایی اعتراضات خیابانی مردم , من بر این باور بودم که با گذر زمان حرارت اعتراضات به سردی خواهد گرایید که یک روند طبیعی و قابل پیش بینی بود . با این حال به پایان کار نظام امیدوار بودم . چون باور داشتم که آنچه که پایان نظام را رقم خواهد زد نه اعتراضات مردمی که جنگ قدرت ویرانگر ناشی از یکدست کردن فضای سیاسی کشور خواهد بود . جناح اصلاح گرا ( چپ ) کلا از صحنه محو شد و در پی این فرآیند جناح راست به دو شقه شد . راست سنتی که قدیمی هایی مانند عسگر اولادی و طبسی و ناطق نوری و ... بودند و راست جدید که به طور خلاصه طیف ا.ن می شود نامیدش . در طی 4 سال اخیر راست قدیم ضعیف و ضعیف تر شد تا راست جدید روز به روز قوی تر شود . حالا که راست قدیم هم برخلاف تصور خودشان که هنوز خود را صاحب قدرت می دانند کلا به کناری افتاده نوبت راست جدید است که دچار شکاف شود . اما این بار دیگر از دو شقه شدن خبری نیست که راست جدید احتمالا ریش ریش خواهد شد
با روی کار آمدن ا.ن پروژه ی سپردن کل کشور به سپاه پاسداران برای حفظ قدرت رهبری پیاده شد . گویا امروز آهسته آهسته روندی پیش آمده که منافع طیفی از سپاه با منافع رهبری تداخل پیدا کرده است یا پیش بینی می شود که در آینده پیدا کند
دستور رهبر مبنی بر کنار گذاشتن رحیم مشایی و در صحنه ماندن وی با یک پست من در آوردی ریاست نهاد ریاست جمهوری نشان از آن دارد که دیگر اراده ی رهبر بالاترین اراده ی موجود کشور نیست . از طرفی سخنان اخیر سردار جعفری که خطاب به مراجع گفته که ساکت باشند نشان از آن دارد که سپاه می خواهد از تمام قدرتش برای کنار زدن هر رقیبی استفاده کند , حتی اگر این رقیب علما باشند . ممکن است بعد از علما این غول زورمند دامن پدر خودش را بگیرد که گفته اند
یکی بچه گرگ می پرورید****** چو پرورده شد خواجه را بر درید
پس به همین دلیل رهبر در برابر سپاه از آخرین اسلحه ی باقی مانده که بسیج باشد می خواهد استفاده کند . یک غلام عراقی و به احتمال زیاد بعثی را فرمانده ی بسیج می کند تا گوش به فرمان و آماده ی دفاع از حریم ولایت باشد
اما از طرفی این ننگ بزرگ که یک عراقی در راس نهادی قرار گیرد که اوج افتخارش دفاع از ایران در برابر تجاوز عراق بوده می تواند لطمه ی سنگینی به این آخرین چاره ی رهبر بزند
در آن صورت وضعیتی بر کشور حاکم می شود که دیگر حامیان خارجی همچون آمریکا هم نخواهند توانست در راستای منافع خود نظام را به همین شکل نگه دارند از همه ی این نشانه ها می توان دریافت که پیش بینی یاد شده در حال تحقق یافتن است و جنگ قدرت در رده های بالا کار را به جای باریک کشانده و روشن شدن وضعیت نهایی نظام را نزدیک می کند
باید صبر کرد و آینده را دید
ashkan

Sunday, October 11, 2009

جنبش سبز متعلق به همه است





پس از گذشت سالیان دراز بلاخره حرکتی بوجود امد که همه را درکنار یکدیگر قرار داد این جنبش سبز خود جوش مردمی باعث شده که مجاهد.شاهی.چپی.راستی.ملی مذهبی و کلا همه باهم به یک اتحاد رسیدند نه تنها این جنبش باعث اتحاد داخل شد بلکه خارجیهای دوراز وطن را نیزمتحد کرد.جامعه جهانی با این حرکت بزرگ مردم ایران در حیرت ماند و تمام حساب و کتاب انها به هم خورد .این جنبش سبز در نوع خود بسیار نمونه و مختلف است نمونگی ان بر اینست که حتی بچه های ایرانی در خارج بدنیا امده هم به میدان امدند و برای اولین بار با غرور گفتند زنده با ایران و ایرانی .جنبش سبز چند نفر را پرچمدار کرد اقایان کروبی و موسوی و فعلا به عنوان رهبران منتخب جنبش هستند .انهاباید به گذشته خود توجه زیادی نداشته باشند و اینده را ببیند چون همه ما در به قدرت رسیدن این اژدها سهیم بوده ایم و با دست خود یک دیکتاتور تمام عیار تحویل مردم ایران داده ایم ولی نباید امروزدر این مقطع زمانی حساس دست بر اشتباهات گذشته بگذاریم و بگوییم موسوی چنین کرد و چنان و یا کروبی این گرفت وان


موج سبز با حرکت میلیونی خودجوش این دو نفر را در جلو قرار داده و انتظار دارد که انها صدای درگلو گرفته ٣٠ ساله را انعکاس دهند.مطلبی در روزنامه های دروغ و چاخان ج ا میخواندم که یکی ازاین سردارهای بی سواد خطاب به رهبر دیکتاتور گفته که نزدیک بود سقوط کنیم تا لبه پرتگاه رفتیم ولی سپاه نظام را نجات داد.من به این سردار سر در زیر برف کرده میگویم که این حرکتی که شما ازمردم دیدید تنها بخش کوچکی از نارضایتیهابود. کجاشو دیدی تو سردار اوزگل که نه سواد نظامی داری و نه سواد اجتماعی چگونه میتوانی چنین ادعایی بکنی فکرمیکنی که مردم را ساکت کردی و ابها از اسیاب افتاده ولی یک خبر بد برایت دارم اولا که این جنبش بعد از سرکوب و جنایات شما عده اش صد چندان شده و دوم اینکه جنبش سبز متشکل از تمام اقشار مردم است و مانند اتش زیر خاکستر است که شما و رهبر دیکتاتورت را با یک حرکت زیر پا نابودخواهد کرد مگر اینجاهم عراق یا لبنان است که مردم را خر کنید شما کوچکتر از ان هستی که برای ما مردم ایران خط و نشان بکشی چنان بر دهن شما و بسیجیهای سگتان بزنیم که انگشت بر دهان بمانید.پس بروید سر منقلهای خود و نقشه های پا منقلی بکشید و به علی شیره ای بگویید که وقت رفتن فرا رسیده چمدانها را ببندد تا بروید سوریه پیش فک و فامیلهای صدام.عجله کنید که جا کم است و فراری زیاد.ما پیروزیم چون بیشماریم

دیدار مهم میرحسین موسوی و مهدی کروبی


دیدار مهم میرحسین موسوی و مهدی کروبی
موسوی: نمی‌توان آگاهی مردم را نادیده گرفت و به دانشجویان گفت دم نزنید! دانشجویان فرزندان این مردم هستند و نیاز به پاسخ دارند مدام اطلاعات غلط به مردم می‌دهند و فكر می‌كنند كه مردم باور می‌كنند. در همین اطلاعات غلط داده شده، تعداد كشته‌های پس از انتخابات چندبار عوض شد؟ بعد مي گويند تقلب در انتخابات دروغ است! کسانی که حماسه 13 آبان را آفریدند، امروز در گوشه‌های زندان هستند.این طنز تلخی است که متاسفانه رخ داده و من نمی‌دانم که چرا باید با نیروهای مومن انقلاب چنین کنند. دادگاه‌هایی را با سر و صدای بسیار برای اصلاح‌طلبان برگزار کردند، چه نتیجه‌ای از این نمایش عاید آنها شد؟ این رفتارها باعث ایجاد زخم‌هایی بر روح و روان مردم می‌شود که به آسانی قابل درمان نیست. کروبی: برخی درباره انتخابات به گونه ای سخن می گویند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده، نه خانی رفته نه خانی آمده. می گویند تقلب نشده. چرا این حرفها را به مردم می زنید؟ یعنی مردم نمی دانند که چه برسرشان آمده است؟ پس این اعتراضات چیست؟ آمارهای واقعی را اعلام کنید، یک حرفی بزنید که کسی به شما نخندد. باید قدردان جمعیتی بود که روز قدس در تظاهرات شرکت کردند. آنها شعاری هایی دادند که دررابطه با ایران و کشورشان بود و نگران سرنوشت خود بودند. نمی توان به مردم گفت که نگران کشور خود نباشید. اگر راست می گویید در برابر دهها ساعت انکار تقلب در رسانه ملی و فشار بر زندانیان بیگناه برای اعتراف، به ما وقت بدهید تا در تلویزیون دلایل و مدارک خود را ارایه دهیم
سیدمحمد خاتمی: مردم از راه خود بازنمی گردند
سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور پیشین کشورمان با اشاره به شرايط فعلي جامعه گفت: بزرگترین خسارت وارد شده، اهانت به ملت است. حرکت اصیل، مدنی و میلیونی مردم معترض حرکتی بود به سوی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و بزرگترین اهانت این بود که این حرکت را اغتشاش بنامندو به مردم اهانت کردند و برای مقابله آن رفتارهایی کردند که به هیچ‌وجه با معیارهای اسلامی، قانون اساسی، شرع و عرف و وجدان بشر سازگار نبود و زیان‌های بزرگی به بار آورد

Saturday, October 10, 2009

بیشترین اعدامهای جمهوری اسلامی سیاسی بوده


بیشترین اعدامهای جمهوری اسلامی سیاسی بوده

با نگرشی کوتاه به کشورهایی که در رده اول اعدام قرار دارند متوجه میشویم که ایران در اعدام مردم بیگناه در رده اول قرار دارد و تنها کشوری است که جوانان بی گناه را فقط به خاطر باورهای سیاسی و مذهبی کشته است .این رهبر قاتل که کمر به کشتن جوانان ما بسته با این عمل وحشیانه تصمیم به ترساندن مردم ما را داردو می داند که عامل قتل بیگناهان است و با قوانین عقب افتاده اسلامی ,ایران را کشتارگاه کرده, در چهار چوب این نظام پوسیده و دیکتاتوری در کشوری که بنیانگذار حقوق بشر است باعث شرم و خجالت است که جوانان چنین پای چوبه دارمیروند.پس از انقلاب ننگین و پشتیبانی کارتر ازاخوند اوچاقو را بدست این رهبرو رژیم داد تا بهترین و وفادارترین جوانان این کشور را با بر چسبهای سیاسی و مذهبی قتل عام کند.٥کشور در دنیا در مقام بالای اعدام قرار دارند چین.پاکستان.ایران.عربستان.امریکا ولی هیچ کدام ازاین کشورها اعدامهای سیاسی ندارند به جز ایران که سردمدار قتل و تجاوزمردم خود است. رهبراین اواخر به دنیا ثابت کرد که چه جلادی خون اشام است از تجاوز در زندانهاگرفته تا شکنجه و قتل انان در کهریزک و دیگر بازداشتگاه ها.این اقایان طرفدار رهبر نادان و اطلاعاتیهای زیر دیپلم و بسیجیهای عرب زده فکر میکنند که با اعدام و شکنجه و تجاوز میتوانند مردم را ساکت کنند, این جنبش سبز با فداکاری و پشت کار به زودی این دیکتاتور و مزدورانش را سرنگون خواهد کرد و به جهانیان نشان خواهند داد که ما مردم ایران ازاده وشجاع هستیم

تغییرات سازمانی در سپاه




گزارش ویژه از پشت پرده تغییرات سازمانی در سپاه
خبرگزاری کودتا (ایرنا) در گزارشی از تغییرات سازمانی در سپاه پاسداران، نوشته است که معاونت اطلاعات این نهاد به "سازمان اطلاعات" تبدیل می شود.خبرگزاری ایرنا در گزارش مفصل خود که اخیرا منتشر شده، می نویسد: "صبح روز یکشنبه هفته جاری حسین طائب به سمت معاون اطلاعات کل سپاه منصوب شد. با توجه به تمرکز دشمن بر جنگ نرم و ضرورت تقویت نهادهای اطلاعاتی – امنیتی در مواجهه با این مسئله، می توان در یافت که ارتقاء معاونت اطلاعات سپاه به سازمان اطلاعات و آشنایی طائب با انواع جنگ نرم و فعالیت اطلاعاتی... مأموریت های متناسب با این مسئله را برای این سازمان تعریف خواهد کرد".به گزارش خبرنگار نوروز، طائب که در دوران وزارت علی فلاحیان معاون ضد جاسوسی وزارت اطلاعات بود و پس از اخراج ار این وزارت خانه به سپاه پیوست، پس از انتخابات بخشی از وظیفه برخورد با اعتراضات گسترده مردمی به نتیجه اعلام شده را بر عهده گرفت، وظیفه ای که عمدتا به عهده سپاه و بسیج بود.نقش نیروهای بسیج در آینده، موضوع تغییر مهم دیگری است که در گزارش مذکور آمده است.در این گزارش تصریح شده که " در ساختار جدید و با ادغام بسیج در نیروی زمینی سپاه، سازمانی جدید در این نهاد ایجاد شده است که سازمان بسیج مستضعفین نامیده می شود". در نتیجه در شرایطی که سپاه در حال تبدیل شدن به یک حزب سیاسی و کارتل اقتصادی بزرگ با تسلط بر ابزارهای نظامی - اطلاعاتی است، بسیج نیز از این پس نقش یک نیروی تمام وقت سیاسی - نظامی با سازمانی وسیع را خواهد یافت که اعضای آن در صورت لزوم به شکل مسلح در محل زندگی خود عمل خواهند کرد.گفتنی است، طائب از متهمان ردیف اول در جنایات کهریزک است

Thursday, October 8, 2009

امریکا به جای مواد غنی شده گاو تحویل ایران داد






امریکا اولین کشتی را در ایران لنگر انداخت و به جای مواد غنی شده گاو تحویل ایران داد
بعد ازظهر روز گذشته براي نخستين بار يك كشتي فيليپيني حامل 2 هزار و 271 راس گاو كه از بندر ويلمينگتون آمريكا حركت كرده بود، در بندر بوشهر پهلو گرفت
به گزارش خبرگزاري فارس از بوشهر، مدير كل بنادر و دريانوردي استان بوشهر در اين ارتباط اظهار داشت: كشتي متعلق به كشور فيليپين وارد بندر بوشهر شده كه حامل 2 هزار و 271 راس گاو بوده و اين براي نخستين بار است كه كشتي حامل احشام وارد بندر بوشهر مي‌شوداین گاوها امریکایی هستند. محمد راستاد افزود: اين كشتي از بندر ويلمينگتون آمريكا به صورت مستقيم به بوشهر آمده است
برايت: راهبرد تعامل با ايران موثرتر از مقابله با آن است
خبرگزاري فارس: وزير امور خارجه اسبق آمريكا در گفت‌وگو با يك روزنامه آمريكايي مدعي شد كه استراتژي اوباما در تعامل با این ايران موثر بوده است این گاوها رابطه ما را محکم میکنند

Wednesday, October 7, 2009

برخورد با اعضای شورای شهر تهران برای دیدار با خانواده های آسیب دیدگان


در نامه ای شدید اللحن خطاب به مهدی چمران اعلام شدبرخورد با اعضای شورای شهر تهران درصورت ادامه دیدار با خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر
استانداری تهران طی نامه‌ای خطاب به رییس شورای شورای شهر تهران اعلام کرد که اعضای این شورا حق دیدار با خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر را ندارند. در نامه ای که به امضای معاون سیاسی اجتماعی استانداری تهران رسیده است، تاکید شده که " تدوام سرکشی ها در آینده به منزله یک اقدام تحریک آمیز تلقی خواهد شد که پیگیری آن ضرورت خواهد یافت".
به گزارش نوروز، در نامه شدید اللحن استانداری، دلجویی و دیدار اعضای شورای شهر تهران از خانواده های آسیب دیدگان حوادث اخیر اقدامی در راستای افزایش دامنه تنش ها خوانده شده است.
برخی اعضای شورای شهر همچون معصومه ابتکار، که ریاست سازمان محیط زیست در دوره اصلاحات را عهده دار بود، همچنین احمد مسجد جامعی، وزیر ارشاد دولت خاتمی به همراه برخی دیگر از اعضای شورای شهر با حضور در منزل شهدای جنبش سبز از خانواده های آنها دلجویی کرده بودند.
برخی مادران داغدار و همسران زندانیان سیاسی نیز پیش از این با اعضای شورای شهر تهران دیدار و آنها را در جریان روند غیرقانونی و ناقض حقوق شهروندی در برخورد با عزیزانشان قرار داده بودند.
روز گذشته "پارلمان نیوز" به نقل از مهدی چمران درخصوص این نامه نوشته بود: رییس شورای شهر در حاشیه جلسی علنی مجلس به خبرنگاران گفت که " در این نامه ذکر شده رسیدگی به وضعیت خانواده‌ها از طریق هلال احمر قابل پیگیری است."
درحالی که در تصویر این نامه اثری از دلجویی، حمایت یا پیگیری وضعیت این خانواده ها به چشم نمی خورد.
در عین حال یکی از نمایندگان مجلس روز گذشته در خصوص این نامه و اقدام معاون سیاسی استانداری تهران گفته بود: "آقایان معتقد هستند این ملاقات‌ها و رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان در جامعه ایجاد تشویش می‌کند به همین دلیل مخالف این ملاقات‌ها هستند

در صحنه بودن زن ایرانی در مبارزات

sahar


در چند ماه اخیر با حیرت و تعجب نظاره گر در صحنه بودن زن ایرانی در میدان مبارزه دوش به دوش مردان بودم حتی در بعضی از تظاهرات انها در صف اول بامشتی گره کرده خواستار ازادی و دموکراسی بودند .واقعا وقتی نگاهی به این حکومت و قوانین اسلامی ان میکنیم بزرگترین ظلم به زن شده است . دادگاه های شرعی اصلا زن و شهادت او را نصف مرد میدانند من دوست ندارم وارد بحث مذهبی شوم ولی با دخالت مذهب در زندگی روزمره ما مجبور میشویم از خود دفاع کنیم که نا خواسته پای مذهب و دین به میان می اید.به قول یکی از دوستان ما با دین ومذهب کسی کاری نداریم و احترام هم میگذاریم ولی این دین و مذهب است که با ما کار دارد و وقتی اعتراض میکنیم میگویند توهین نکن. چرا باید مادر و یا خواهرمن شهادتش نصف مرد باشد ایااین توهین نیست .و اصلاچرامرد میتواند چند زن بگیرد و زن نمیتواند چند شوهر کندایا این هرزگی مرد رانمیرساند که اگر زن این کار را بکند میشود فاحشه .خوب به نظرمن این مردها هم فاحشه هستند مگر فاحشگی دم دارد .در هر صورت به هر سو که نگاه میکنیم به زن ظلم شده و طی سالیان درازمرد سکوت کرده و اعتراض نکرده ایم چون به نفعمان نیست ولی غافل از اینکه فرزند خود مادر خود وخواهر خود در زیر چتر این قوانین عقب افتاده قرار گرفته اند. امروز در قرن ٢١ هستیم زنان ما نه تنها از مردان چیزی کمتر ندارند بلکه پا به پای مردان در مبارزات بر علیه ظلم و ستم ایستاده اند و باعث افتخار من مرد ایرانی هستند سر تعظیم در برابراین بانوان فرود میاورم و پشتیبان مبارزات ازادیخواهانه شما هستم.درود بر شما