Tuesday, September 29, 2009

حسین شریعتمداری رفته اسنادش را بیاورد اما هنوز نیامده


علیزاده طباطبایی: حسین شریعتمداری رفته اسنادش را بیاورد اما هنوز نیامده!
وکیل سیدمحمد خاتمی، میرحسین موسوی و علیرضا بهشتی در پرونده شکایت از روزنامه کیهان گفت: روز شنبه در شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت حاضر شدم و از بازپرس پرونده خواستم هرچه زودتر قرار مجرميت براي حسین شريعتمداري صادر و پرونده را براي رسيدگي به دادگاه ارسال كند.
به گزارش جرس، سیدمحمود علیزاده طباطبایی درباره آخرین وضعیت شکایت موسوی، خاتمی و بهشتی از روزنامه کیهان گفت: پس از آنكه بازپرس شعبه نهم دستور توقيف روزنامه كيهان را صادر و براي موافقت پرونده را به دادستان سابق تهران ارسال كرده بود ،حسين شريعتمداري در شعبه نهم حاضر شد. در آن جلسه مدير مسسول روزنامه كيهان مدعي شد كه براي مطالب انتشاريافته در روزنامه اسنادي را در اختيار دارد‏، به همين دليل از رييس شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت مهلت خواسته تا مدارك خود را آورده و ارائه دهد."
وی افزود: از آن زمان به بعد حسين شريعتمداري رفته تا اسناد خود را بياورد اما هنوز بازنگشته است. به همين دليل روز گذشته در شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت حاضر شدم و از بازپرس پرونده خواستم هرچه زودتر قرار مجرميت براي شريعتمداري صادر و پرونده را براي رسيدگي به دادگاه ارسال كند.
پیش از این محمود عليزاده طباطبايي با اعلام شکایت میرحسین موسوی ، سید محمد خاتمی و علیرضا بهشتی از روزنامه کیهان، در تاريخ 30 مردادماه سالجاري خبر از صدور دستور توقيف روزنامه كيهان به علت عدم حضور شريعتمداري در شعبه نهم دادسراي كاركنان دولت داده بود. روزنامه کیهان چند روز بعد خبرداد که حسين شريعتمداري در سوم شهريورماه در اين شعبه حاضر شده و در باره چند پرونده مورد بازجويي قرار گرفته است
^نوروز

Monday, September 28, 2009

بیانیه شماره 13 مهندس موسوی



بیانیه شماره 13 مهندس موسوی در مورد راهپیمایی روز قدس
از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست ‌می‌کردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضح‌ترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بی‌سابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است.
به گزارش خبرنگار رویداد مهندس میر حسین موسوی در مورد راهپیمایی روز قدس و حضور پر شور سبزها در این راهپیمایی بیانیه ای را صادر نمود.
در بخشی از این بیانیه که یک نسخه ان در اختیار رویداد قرار گرفته ، اشاره شده است «اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشت‌های گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور می‌کردم و می‌دیدم‌ که آن چهره‌ها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «وقتی که سخن از تقویت شبکه‌های اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز می‌شود بلافاصله می‌پرسند چگونه؟ همان‌گونه که هستید. سخن از آن نیست شبکه‌های اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکه‌های اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم. روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز می‌کند و به زودی بالغ می‌شود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا می‌دارد.»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
راهپیمایی روز قدس امسال در روند حوادث چند ماه گذشته بدون تردید یک نقطه عطف محسوب می‌شود. نتایجی بسیار مبارک از آنچه در این مناسبت اتفاق افتاد انتظار می‌رود که مختص به یک سلیقه و یک گرایش نیست، بلکه فضلی عام و دستاوردی برای تمام کسانی است که در این سرزمین ریشه دارند، حتی اگر برخی از آنها به خاطر پیشداوری‌های نادرست اینک و امروز نتوانند این نعمت و رحمت را لمس کنند.
این برکت، میوه دوراندیشی‌های امام بود. او بارها به ما می‌گفت بنیان‌های درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند. شاید ما نتوانسته باشیم حق این رهنمود را به درستی ادا کنیم، ولی او خود در سیره‌اش این‌گونه عمل می‌کرد؛ تمامی ستون‌های جمهوری اسلامی را بر پایه‌هایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا كسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون كند.
روز قدس از جمله این میعادهاست. با چنین سنتی نمی‌توان مردم را از صحنه دور کرد. با چنین دعوتی نمی‌توان بدون تامین و ترویج عدل در داخل به وقوع ستم در دور دست معترض بود. آن گاه او این مناسبت را نه فقط مختص به فلسطین، که روز مستضعفین و اسلام نامید تا کمترین شائبه‌ای باقی نگذارد. اینک ارزش اهتمام آن پدر دلسوز برای پر کردن مستمر صحنه از حضورهای میلیونی مردم معلوم می‌شود.
سی سال پیش از این امام ما از مسلمانان جهان خواست با حفظ تعدد و تفاوت‌هایشان بر روی درد مشترکی که تمامی آنان را می‌آزرد همصدا شوند. چقدر این پیام با سخن امروز ما نزدیک است؛ اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شده‌ایم در عین قبول تفاوت‌هاست و قدس روزی است كه مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاه‌های خود درمان دردهای مشترك‌شان را دنبال کنند. از این روست که اگر این مناسبت به یک پسند سیاسی تعلق یابد سال به سال شکوه خود را از دست می‌دهد؛ آثاری که برایش آرزو شده است باقی نمی‌گذارد و دیگر نمی‌تواند روز اسلام و روز مستضعفان باشد.
آرمان این روز آن است که رنگ‌های گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشت‌های گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند.
در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور می‌کردم و می‌دیدم‌ که آن چهره‌ها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.
از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست ‌می‌کردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضح‌ترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بی‌سابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بی‌نتیجه و پرخطا بودن سیاست‌های خود را ملاقات نمی‌کردند و زمانی با هزینه‌های سنگین عملکرد خود روبرو می‌شدند که برای چاره‌ کردن بسیار دیر بود.
خشونت چاره ساز نیست. ادخلوا فی السلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید.
خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین می‌زند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریک‌های مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمی‌کند. ما به اندازه‌ای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوشش‌هایمان نتیجه می‌گیریم و اگر به سوی تندروی‌های بی‌‌دلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم. مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسب‌تر از سوی حاکمان می‌بینند که هوشیار و خردمندند،‌ و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد.
خوبتر از نتایجی که در روز قدس به دست آوردیم هنوز وجود دارد، کما این که بدتر از وضعیتی که از آن رنج می‌بریم و بدان اعتراض می‌کنیم نیز هست. در پیش‌رو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست.
همان‌گونه كه در نامه فرستاده شده برای تمامی مراجع تقلید به عرض رسید افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرت‌ها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمی‌کنند، زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینه‌‌های سنگینی سرنوشت خود را بهبود ببخشیم.
آن چیزی که می‌تواند این هدف بزرگ را محقق کند پایبندی به شعارهای زرینی است که انتخاب کرده‌ایم. هیچ كلمه‌ای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمی‌انجامد. ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود می‌دانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی می‌شود پوستینی وارونه می‌بینیم.
ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را می‌خواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج‌ ومرج‌ طلب می‌شناسیم که با بهانه و بی‌بهانه از موازین اسلامی عدول می‌کنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست می‌زنند.
فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینك از خود می‌پرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمان‌هایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است كه جا دارد درباره كوشش‌های امروز و فردای‌ ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بكنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟
ما تنها در صورتی به این اطمینان می‌رسیم که دستاوردهای سیاسی - اجتماعی خود را به زندگی‌های روزمره‌مان متکی کنیم. در طول یك قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشته‌اند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین كه مردم خسته می‌شدند یا تصور می‌كردند باید به خانه‌هایشان بازگردند محصول از میان می‌رفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است.
این درسی است كه ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سال‌ها دو گروه در جبهه‌های جنگ حاضر می‌شدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه كردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی كردن رسیده است؛ وقت آن كه پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند. و گروه دوم كه برای معنویتی سرشارتر به جبهه می‌رفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمی‌شدند؛ می‌رفتند تا از فضای نورانی‌ آنجا بهره‌مند شوند.
شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکرده‌اند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمی‌کردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست می‌آوردند باور نداشتند که دارند از خود‌گذشتگی می‌کنند. آنها سال‌های جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزه‌شان شروع شد؛ مبارزه‌ای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمی‌توانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم.
در زمان انتخابات وقتی گروهی از آنان مرا مفتخر کردند و کمیته ایثارگران را به عنوان یکی از فعال‌ترین بخش‌های ستاد اینجانب شکل دادند احساس سربلندی می‌کردم و چون می‌گفتند به امید تجدید نورانیت ایام امام گردهم ‌جمع شده‌اند بار خود را به مراتب سنگین‌تر می‌دیدم. بعید می‌دانم کسی در میان ملت ما باشد که به آنان مباهات نکند. آنها درست در نقطه مشترک سبزی قرار دارند که همه ما را به یکدیگر پیوند داده است.
به تاسی از آنان ما نیز باید راه سبز امید را زندگی کنیم؛ در این صورت همان معجزه‌ای که آنان آفریدند در انتظار ما نیز هست. اهمیت روز قدس امسال در این بود که نشان داد حیات جدیدی که مردم انتخاب کرده‌اند امری گذرا و موقتی نیست. اگر همه در خانه‌هایمان نشسته بودیم و در عین حال این پیام با همین صراحت ابلاغ شده بود دستاورد ما هیچ کمتر نبود.
راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانه‌هایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشت‌های روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار می‌شود.
وقتی که سخن از تقویت شبکه‌های اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز می‌شود بلافاصله می‌پرسند چگونه؟ همان‌گونه که هستید. سخن از آن نیست شبکه‌های اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکه‌های اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم.
روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز می‌کند و به زودی بالغ می‌شود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا می‌دارد. آن وظیفه‌ای كه بر عهده ما قرار دارد آن است كه با تكثیر اندیشه‌هایی كه در حوالی آن شكل می‌گیرد و با تذكر دائمی اهمیت این پدیده مبارك از آن پرستاری کنیم.
به همین ترتیب اگر گفته می‌‌شود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازه‌ای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه می‌کنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصدایی‌ها و پیوندها و چشم‌پوشی‌ها و یکرنگی‌ها و هوشمندی‌ها و سرزندگی‌هایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر می‌کند.
علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنج‌ها بی‌نیاز می‌کند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست می‌آوریم دوام می‌خواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم.
اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شده‌اند کشور در آستانه بحران‌هایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش می‌رفتیم شاید ساده‌انگارانه تصور می‌كردیم كه این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که می‌خواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست.
اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم. اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت ده‌ها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سال‌های گذشته مفقود اعلام می‌کنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بی‌تفاوت نسبت به حجم این ارقام که می‌تواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشی‌های سیاسی افتاده‌اند.
از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنج‌هایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل می‌شود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل می‌کند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد؛ كما این‌كه اقتصاددانان ما بیمناك از آن كه سرنوشتی شبیه به معترضین نسبت به وقوع اعمال خلاف اخلاق در زندان‌ها داشته باشند در اعتراض خود كاملا تنها هستند. زمانی مفقود شدن بیست هزار دلار درخزانه كشور برای ساقط كردن یك دولت كافی بود. اما اینك فریادهای اخطار نسبت به گم شدن چنین ارقام گزافی كمترین واكنشی بر نمی‌انگیزد.
اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامه‌ای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه می‌كردند که با سپاسگزاری از حمایت ملت‌های دیگر ظرف این چند ماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت،‌ بلکه تحمیل رنج‌های بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم.
این یک نمونه است. کسی به کسانی که این خواسته را با ما در میان می‌گذارند از ضرورت زندگی کردن راه سبز نگفته بود. ما بقی ما نیز از این ضرورت آگاه باشیم یا نباشیم به هدایتی فطری در همین مسیر هستیم، لذا ضرورت ندارد که این شیوه را به یکدیگر تلقین کنیم؛ تنها کافی است از آن آگاه باشیم و پرستاری کنیم.
زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی كه سرنوشت خود را به بود و نبودكسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بی‌دلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار كردند و به جاه‌ طلبان مجال دادند كه در آنان طمع كنند.
مردمی كه می‌خواهند سرپای خود بایستند و حیاتی كریمانه را تجربه كنند جا دارد كه از نخستین قدم‌هایی كه به ناكامی‌‌شان می‌انجامد بابیشترین دقت‌ها پیشگیری كنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر كه روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حركت شما به كیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این كلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شكسته‌ نفسی بی‌حقیقت و تعارف‌ گونه تلقی كنید.
برادر شما - میر حسین موسوی

Sunday, September 27, 2009

شيوه هاي كار شبكه خارج كشوري وزارت اطلاعات




شيوه هاي كار شبكه خارج كشوري وزارت اطلاعات

يك مقام وزارت اطلاعات حكومت اسلامي كه اخيراً به اروپا پناهنده شده است در يك افشاگري بي سابقه اعلام كرد كه در معاونت هاي ده گانه وزارت اطلاعات واحدهايي وجود دارد كه مأموريتشان ايجاد هسته هاي تحت كنترل در درون اپوزيسيون خارج ازكشور است. به گفته اين مأمور كه خواست ناشناس بماند، وزارت اطلاعات مطالبي راكه براي ايجاد توازن ميان جناحهاي نظام لازم دارد به له يا عليه يكي از شخصيتهاي بلندپايه نظام، يا جناحهاي آن، از طريق اين هسته ها در خارج از كشور مطرح مي نمايد.
وي در بين اين واحدهاي معاونت اپوزيسيون از واحد خامنه اي، رفسنجاني، خاتمي و... نام برد. او در تعريف وظايف اين هسته هاي تبليغاتي در خارج از كشور گفت: « اينها افراد، گروهها و رسانه هايي هستند كه از طرف وزارت (اطلاعات) مورد پشتيباني محتوايي، مالي و تداركاتي قرار مي گيرند تا برعليه يكي از جناحها يا شخصيتهاي حكومت اسلامي تبليغ كنند. افراد بايد از طريق انتشار، سخنراني، مصاحبه، حضور در مجالس، تلفن بر روي كانالهاي راديويي و تلويزيوني و غيره عمل كنند. رسانه ها بايد خط ديكته شده و توافق شده را پيش برند و در انتخاب موضوعات، اخبار، مطالب، افراد، برنامه سازان به مسير تعيين شده توجه كنند. سازمانها و گروهها نيز بايد در اطلاعيه ها و انتشارات خود، سايتهاي اينترنت، جلسات و سخنراني خطوط ديكته شده را پيش ببرند ». وي اضافه مي كند: « ما افرادي را در خارج از كشور داريم كه كارشان عبارتست از تماس با چهره هاي سرشناس اپوزيسيون و خود را پيرو و يا هوادار آنها نشان دادن. آنها بايد اين نزديك شدن را به طور فعال انجام دهند و با تعريف و تمجيد از آن شخصيت تماسهاي فردي با وي برقرار كرده و بباورانند كه با نيت خوب و جهت مبارزه با حكومت اسلامي عمل مي كنند. سپس بتدريج ضمن كشف افكار، عقايد، روانشناسي فردي، روابط و شبكه هاي همكاري اين شخصيت اطلاعات را به وزارت بفرستند و در مقابل دستورات وزارت را در رابطه با اين شخصيت بكار گيرند ».
اين مأمور ادامه مي دهد: « ما از طريق برخي افراد كه با ما همكاري دارند جمع كثيري از ايرانيان خارج از كشور را تحت اختيار داريم، بدين ترتيب كه مأمور با افرادي چند در تماس است از آنها كسب اطلاع مي كند و به آنها خط مي دهد، آنها را بر له يا عليه كسي يا جرياني تحريك مي كند و يا براي توزيع يك شايعه از آنهااستفاده مي كند ».
او مي گويد: « ما آنچه را كه بعنوان موضوع عمده براي رسانه هاي خارجي بايد مطرح شود تعيين مي كنيم، در هر زمان از طريق امكانات رسانه هاي در اختيار خود، يك موضوع را مطرح كرده و سپس از شبكه خود به اين جريان دامن مي زنيم. با تلفن هاي مختلف به راديو و تلويزيونها اين موضوع را بصورت پرسش يا طرفداري و يا انتقاد مطرح كرده و آن رسانه يا آن برنامه ساز را وادار مي كنيم كه به واكنش بپردازد ».
وي سپس اضافه مي كند: « كار جذب ايرانيان از طريق واحدهاي مربوط به سفارتخانه ها در هر كشور انجام مي شود و فقط در آمريكا اين كار بعهده افراد مشخصي است. پس از آنكه فرد شناسايي شد بسته به اينكه به ايران رفت و آمد داشته باشد يا خير كارها تنظيم مي شود. معمولاً كار جذب افرادي كه به ايران مي روند و مي آيند بسيار ساده است و ريششان راحت در گرو مي باشد. در مورد ساير ايراني ها نيز از طرق مختلف اقدام مي شود از جمله بوسيله دوست و آشناي آنها و شناخت از زندگيشان، نيازهايشان، مشكلاتشان و تمايلاتشان اين كار انجام مي شود ».
اين شخص ادامه مي دهد: « افراد، رسانه ها و تشكيلات متعلق به وزارت (اطلاعات) وظيفه دارند كه در زمانهاي معمول به كار خود بپردازند و نقش رسانه هاي يا بيطرف و يا مخالف نظام را ايفا كنند. البته مخالف آن بخش از نظام كه تعيين و تعريف شده است. در اين مواقع عادي هدف فقط پيش بردن اهداف كلي نظام است، يعني دوركردن افكار از نوع مبارزه راديكال از يكسو و مانع از شكل گيري يك خط متحدساز شدن از طرف ديگر. آنها به اين دو وظيفه كلي ادامه مي دهند تا در مواقع خاص مأموريت هاي مشخص داده شود. در آن زمان اين نيروها بايد به آن مأموريت بپردازند و از امكانات خود براي احراز آن استفاده كنند.» وي درباره اين مأموريت ها توضيح مي دهد: « مثلاً آنكه برعليه فلان جريان اپوزيسيون يا يك تشكيلات و يا يك شخص وارد عمل شوند و اجازه ندهند كه اين جريان يا شخصيت مطرح شود و پا بگيرد، معمولاً جريان اينطورست كه خط اصلي توسط تهران تعيين مي شود و يكي از رسانه های شبكه وزارت، آنرا مطرح مي سازد، بلافاصله وسايل ارتباطي ديگر شبكه و يا افراد درون آن كار خود را آغاز كرده و اين خط را به پيش مي برند. همه ابزارها به كار گرفته مي شود: مطبوعات، اينترنت، راديوها، تلويزيونها، تلفن و ارتباط فردي، تشكيل جلسه و سخنراني، گردهمآيي و سمينار و امثالهم و غيره. همه راهها مجازند به شرط آنكه خط را به پيش برند و تبليغات را تقويت كنند. هدف اشغال صحنه توسط موضوعات مورد نظر وزارت است »..
او هم چنين مي گويد: « از دانشجويان بورسيه حداكثر استفاده مي شود، آنها در هر سفر به ايران جلسات ويژه دارند و تخليه اطلاعاتي شده و توجيه مي شوند. علاوه بر اين، گزارش ماهيانه بايد بدهند و يا گزارش ويژه اگر لازم باشد. از همسران دانشجويان بورسيه براي نفوذ به خانواده هاي ايرانيان مقيم هر كشور استفاده مي شود. مأموريت هايي مانند تلفن زدن به رسانه ها نيز با آنهاست. بعضي حتي دوره آموزشي قبل از اعزام طي كرده اند. در زمان حضور در هر كشور نيز گزارش هاي ويژه داراي ارزش حتي پاداش دريافت مي كنند. هر چند زوج دانشجوي بورسيه تحت نظر يك مسئول اداره مي شود كه معمولاً با سفارت و يا مستقيم با تهران در ارتباط است ».
اين مأمور سپس ميافزايد: «پر كردن صحنه تبليغاتي و رسانه هاي خارج از كشور يك كار هماهنگ ميان وزارت (اطلاعات) و وزارت خارجه و نيز چند سازمان دولتي ديگر مانند سازمان تبليغات (اسلامي) است. بودجه آن از طريق چندين منبع از جمله دفتر ولي فقيه و نيز بودجه ويژه اي كه ظاهراً برادر رفسنجاني اداره مي كند تأمين مي شود. چندين رابط در لندن كار توزيع اين بودجه را در اروپا بعهده دارند و يك رابط در امارات نيز برخي ديگر از اين افراد و رسانه ها را مورد حمايت مالي قرار مي دهند. در دبي در پوشش يك شركت تجاري اين كارها صورت مي پذيرد ».
او مي گويد: « چندين مورد بوده كه پورسانتاژهاي حق واسطه گري براي معاملات انجام شده توسط فلان شركت خارجي در ايران به حساب رابط ها در خارج از كشور ريخته شده است. هدف آنست كه رد كمتري از جانب دولت ايران در اين بده بستانها به جاي گذاشته شود. مواردي از حمل بسته هاي ترياك در كيفهاي ديپلماتيك بوده كه در خارج از طريق رابطها به عنوان پاداش به همكاران شبكه داده مي شود


اين فرد سپس مي افزايد: « در داخل وزارت مخابرات واحد كنترل تلفنها روزانه هزاران مكالمه را كه از طريق كارتهاي مخصوص و شماره هاي مخصوص انجام مي شود مورد شنود قرار مي دهد. اين واحد در واقع متشكل از مأموران سپاه وزارت اطلاعات است كه به كنترل شماره هايي مي پردازد كه از كارتهاي شركتهاي ساخته وزارت اطلاعات در خارج استفاده مي كنند. چند شركت كه توسط آقازاده ها مورد سرمايه گذاري قرار گرفته به ترمينالهاي اين واحد كنترل در ايران وصل هستند و تمامي استفاده كنندگان از كارتهاي آنها مورد شناسايي و شنود قرار مي گيرند ». او هم چنين اضافه مي كند: « شناسايي مخالفان فعال در خارج از كشور و تهيه پرونده از آنها جزو وظايف اوليه شبكه است و آنها چندين كارشناس كامپيوتر براي اين منظور به خارج از كشور ارسال داشته اند»

Saturday, September 26, 2009

نگذاریم کودتاچان با بحران سازی تیتر روزنامه ها را به خود اختصاص دهند


نگذارید با علم کردن انرژی هسته ای توجه را از جنبش سبز برگردانند.در سخنان ابر قدرتها در سازمان ملل اشاره کمی مخصوصا اقای اوباما به جنبش مردم ایران کردند. ولی این ابر قدرتها فقط به فکر مردم خود هستند و باید هم چنین باشد این فقط سران نادان و بی شعور ماست که به فکر همه است به جز مردم ایران این ا-ن نادان از همه کس و همه چیز صحبت کرد به جز ایران.ولی نباید اجازه داد که این نقشه شوم که کودتاچیان برای بقای خود گرفته اند عملی شود نگذاریم کودتاچان با بحران سازی تیتر روزنامه ها را به خود اختصاص دهند باید ما مردم کار این رژیم را یکسره کنیم چون خارجی ها نمی توانند برای مردم نسخه بپیچند پس با در صحنه بودن باید این حرکت را خنثی کرد ماایرانیان هم در سراسر جهان در کنار شما هستیم و پا به پای شما با ان و رهبر خونخوار میجنگیم.کس نخارد
پشت من جز ناخن انگشت من

Thursday, September 24, 2009

در مقابل بچه های سبز داخل روسفید شدیم



دیروز در نیویورک مشتی بر چهره پلید جمهوری اسلامی و ملیجکش ا-ن زدیم .بچه هااز همه جای دنیا امده بودند و چه اتحاد پر افتخاری بود همه با اینکه یک فکر نبودند ولی یک وجه اشتراک داشتند و ان سرنگونی رژیم جلاد و رهبر قاتل ان بود .دانشجویی از استین تگزاس ملاقات کردم که ترم ٣ بود ومیگفت بشتر پول ثبت نام این ترم را خرج کردم تا به نیویورک بیایم و این کوچکترین کاریست که میتوانم انجام دهم انها در ایران جان خود را در کف گرفتند وفدای کشور و مردم برای ازادی میکنند حالا ما یک ترم هم واحد کمترمیگیریم .خالاصه من خودم خیلی بااین حرف حال کردم و نزدیک بود اشک بریزم که دیدم گریه مرد در برابر زن درست نیست.الان هم یکروز بعد از این روز تاریخی گذشته خوشحالم که در مقابل بچه های سبز داخل روسفید شدیم با در نظر گرفتن جمعیت ما با دیگران ما اقیانوس بودیم و انها قطره ما تا پیروزی نهایی در کنار شماهستیم .ما پیروزیم چون اگاه و بیشماریم



Wednesday, September 23, 2009

فیلم :مستقیم از نیو یورک جا تون خالیه


مستقیم از نیویورک پس از ٣٠ سال سبزها باعث اتحاد ایرانیان خارج شدند




http://www.youtube.com/watch?v=xhgZBVaxJ7o video
http://www.youtube.com/watch?v=6-F4jMniPGMvideoویدیو نیویورکhttp://www.youtube.com/watch?v=BGo2xt7pw60http://www.youtube.com/watch?v=lvdUglzyH1Uhttp://www.youtube.com/watch?v=AMNV6Q2Hp3Mhttp://www.youtube.com/watch?v=K3hcGUrBAwohttp://www.youtube.com/watch?v=V_jfH6rDfZU

شما سبزهای داخل باعث اتحاد ما خارجی ها شدید پس از ٣٠ سال برای اولین بار همه در نیو یورک هستیم من از داخل این جمع انبوه مطلب راباوایر لس مینویسم با صدای بلند داد میزنیم هم وطن تنها نیستی ما با تو هستیم مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور. از ترس اینکه مردم به احمدی نژاد و هتل او حمله نکنند او در جای نامشخصی زیر نظر سیکرت سرویس است و تعداد جمعیت خیلی زیاد است

مستقیم از نیو یورک جا تون خالیه







در نیو یورک هزاران ایرانی برای طرفداری از بچه های داخل حماسه می افرینند و چه زیباست این گرد هم ایی ایرانیان برای حمایت از سبزهای داخل من خودم در جمع هستم و این مطلب را با لب تاب وایرلس نوشتم جای شما خالی چه زیباست اتحاد از همه گروههااینجا هستند و ما با شما سبزهای داخل هستیم پیروزی با ماست چون بیشماریم

Monday, September 21, 2009

در خارج چنان بر دهن احمدی نژاد بزنیم که به جای هاله ستاره ببیند


اشی برای احمدی نژاد در خارج پخته ایم که یک وجب ان دارد.چند روزی است که کاروانهای استقبال از ا-ن در سراسر امریکا به طرف نیویورک راه افتاده و از دالاس.هوستون.استین.شیکاگو و کالیفرنیا عده زیادی در راه نیویورک هستند و چنان بر دهن او که به نمایندگی از طرف رهبر دیکتاتور و در سازمان است بزنیم که به جزهاله ایندفعه ستاره هم ببیند و وقتی برگشت به رهبر تعریف کند که همه میخکوب میگفتند مرگ بر دیکتاتور .ضمنا عده ای زیادی از افرادی که در ایران شکنجه و تجاوز شده اند حظور خواهند داشت .سبز های داخل بدانند که تنها نیستند و ماهمیشه در کنار انان هستیم و برای ازادی ایران از طریق جنبش سبز صد در صد در جبهه خارج میجگنیم و این دولت کودتا را که از درون فاسد و پوسیده شده به زودی سرنگون خواهیم کرد.پس چه در داخل و چه در خارج ما به این رژیم جلاد میگوییم ماپیروزیم چون بیشماریم پس بجنگ تا بجنگیم

Sunday, September 20, 2009

61st Primetime Emmy Awards




http://www.youtube.com/watch?v=NKL3LbPdgYw فیلم
شست و یکومین سال اکادمی امی جایزه نقش دوم زن را به شهره اغد اشلو داد. شهره با دست بند سبز به روی صحنه رفت و جایزه را در یافت کرد.

Saturday, September 19, 2009

هواپیمای احمدی نژاد در راه امریکا سقوط میکند


ان روز هوا ابری و گرفته است میهماندار بسییجی لیوان ابی برای احمدی نژاد میاورد او به شوخی میگوید مگه روزه نیستی میهماندار میگوید والا وقتی در هوا هستیم شب روز میشود و نمیشود روزه گرفت.ا-ن سر تکان میدهد و با اشاره به همراهانش میگوید برنامه سخنرانی در هتل چی شد . پاسدارمرادی یکی از همراهان میگوید هتل اجازه نداد چون ازقرار معلوم ایرانیهای خارج انها را تهدید کردند که هتل را به هم زنند و مشکل برای انها ایجادکنند ا-ن پس سخنرانی نداریم والا چرا شامی با عده ای خواهیم خورد.اخه این تبلیغات رادیو تلویزیونهای خارجی دست بردار نیستند ا-ن مگر انها خودی نیستند چرا هستند ولی الان اوضاع کمی کشمشی است و مردم فهمیده اند که عده ای ازانها حقوق بگیر ما هستند یا به قولی خودی هستند.ا-ن چه ساعتی میرسیم به امریکا -چند ساعتی مانده .راستی به حاج مولایی چرا ویزا ندادند -ج اخه دراسپانیا گوه کاری زیاد کرده بود و اسمش تو لیست سیاه بود از اول هم گفتم که اوردن او خطاست انگلیسی هم بلد نیست کمی اسپانیا یی میدونه .در همین موقع هواپیما تکان شدیدی میخورد و به شدت میلرزد ناگها ا-ن که ترسیده با صدای لرزان میگوید چه خبره مرادی میگوید چیزی نیست فکر کنم چاه هوایی باشه.هواپیما بشدت میلرزد و ناگهان خلبان میگوید کمر بندها یتان را ببندید.بلافاصله یکی از همراهان به کابین میرود و وارد کابین میشود به پاسدار خلبان میگوید چه خبر او که عرق کرده و دو دستی کنترل را در دست دارد و پرواز رااز اتوماتیک در اورده میگوید چراغ (هیدرولیک پرشر) روشن شده و نمیدانم چرا و یکی از بالها تکان نمیخورد امکان یخ زدن ان زیاد است باید کمی پایین بروم و باید صبر کرد شاید درست شود شما به اقای رییس جمهور چیزی نگو که بترسد.خوب میشه فرود اضطراری کرد خلبان ,نه ما روی اقیانوس هستیم حد اقل ٢ ساعت با اولین فرودگاه فاصله داریم و باید مسیر را عوض کنیم, خوب پس باید جریان را به ا-ن گفت مرادی با رنگ پریده و پریشان از کابین پرواز بیرون امد همه از قیافه او فهمیدند که خبری است هواپیما با تکانهای شدید اورا به اینور انور پرت میکرد و به سختی خود را به ا-ن رساند و دو سه نفر هم دور او راگرفتند من با صدای لرزان گفتم در پرواز اشکال است منظورم هواپیماست جریان را گفتم و از ا-ن پرسیم باید برگردیم گفت کجا برگردیم گفتم به نزدیکترین فرودگاه او هم با اشاره سر گفت باشه.رفتم پیش خلبان و گفتم در اولین فرصت بشین و برگشتم پیش ا-ن همه خیلی ترسیده بودیم و دران هوای سرد هواپیما عرق بر پیشانی ما نشسته بود دعا میکردیم که خدایاما را ببخش و زیر لب نیایش قطع نبود من به یاد بچه هایم افتادم و از چشمانم اشک سرازیر شد حس میکردم که قلبم هر لحظه از شدت تپش بالا بایستد ناگهان صدای بلندی به گوش رسید که سینی نوشابه و غذا بود که به زمین افتاد همه سکوت کردند و ناگهان ا-ن سکوت را شکست و گفت نفرین مردم ما را گرفت یکی دیگر از اقایان سر تکان داد و گفت بعله.من هم هزار فکر در سرم بود اول اینکه چرا ما با خدمه همیشگی و خلبان خود پرواز نکردیم نکنه که همه اینها نقشه ای برای نابود کردن ما است و چرا رهبر قبل از امدن ما یک یک ما را از زیر قران رد کرد و گفت خون شهدای ما عزیزاست ایا او ما را شهد فرض می کرد و میدانست چه خبر است و برای نجات خود و نظام ما را باید فدا کند .ا-ن خیلی ساکت بود و با انگشتر زرد رنگی که نشانی از رهبر بر انگشت او بود بازی میکرد .اشاره.این انگشتررا در دست افرادی که قابل تایید رهبر است میبینید و بیشتر انان اطلاعاتی هستند.خلاصه مثل اینکه ا-ن هم به این مسیله پی برده بود که تنها راه بقای رهبر رفتن احمدی نژاد به بهشت نظام است.و صدای مهیبی بلند شد هواپیما در هوا منفجر شد. درهمن موقع صدایی شنیدم که میگویدسیاوش بلند شو صبحانه بخور چقدر تو خواب سرو صدا راه انداختی

عجب روز خوبی بود ایران سبز شد







پس از گذشت یکروز از راه پیمایی عظیم جنبش سبز باید گفت خسته نباشید بچه ها شما با حظور میلیونی خود به جهان و رژیم کودتا نشان دادید که همیشه در صحنه هستید و با این حرکت بزرگ پشت دیکتاتور را لرزاندید

این روزنامه های دولتی ٢ روز صبر کردند تا چندتا عکس که انها هم تکه و بریده بود ند چاپ کنندهمه انها دورور همان وانت که بلند گو داشت هستند و تعداد انها انگشت شمار است در میان موج سبز مانند مورچه گم هستند.همان وانتی که شعار مرگ بر امریکا و اسراییل میداد و جواب مرگ بر شوروی و چین میشنید.من دلم برای عده ای جوان که در صف کودتاچیان بود سوخت به زور پدر و مادرهای بسیجی پلاکارد در دست داشتند چون میدانم که این بچه های جوان ته دلشان سبز بودند و ارزو میکردند که کاش در صف سبزها بودند و با نفرت درون در جمع بسیجیها رژه میرفتند.حتی در عکسها کاملا مشخص است که انها کارت شناسایی بر گردن دارندکه اینبار اشتباهی انها را شکنجه و زندانی و تجاوز نکنند مانند بیگلری ها و غیره .در ایرنا مطلب جالبی خواندم عکسی از بچه های دل اور سبز را زده ونوشته طرفداران اسراییل خوب در جایی دیگر عکسی از بسیجی ها زده که اصلا به همه کس و همه چیزشباهت دارند به جز ایرانی خوب اگه شما به ما میگویید اسراییلی و امریکایی ما هم به شما با ان چپیه های عربی بر گردن میگوییم عربهای روسی و چینی.بد بختهای اطلاعاتی بی سواد عقب افتاه فکر کردین با این کارها میتوانید نظر مردم را عوض کنید عده ای لات اوزگل اطلاعاتی دارند این کشور را میرانند ولی وقت شما سر رسیده و موقع رفتن است شما خیلی کوچکتر از ان هستید که بتوانید در مقابل جنبش سبز بایستید.ما پیروزیم چون حق باماست و بیشماریم

Thursday, September 17, 2009

اخطار میلیونی سبزها به سپاه و بسیج




اخطار میلیونی سبزها به سپاه و بسیج.پس از اینکه کودتاچیان پی بردند در این راهپیمایی افراد موافق انان ١ به ١٠٠٠ است به دست و پا افتادند و مردم را تحدید میکنند اولا اگر قرار است کسی از کسی بترسد این شما هستید که باید از ما بترسید چون در این جمع میلیونی شما مانند مورچه در برابر فیل هستید پس به قول خودمون گوه زیادی نخورید و مردم را با این حرفها نمیتوانید بترسانید مگر دیگر کاری مانده که شما با مردم نکرده باشید اخه بی سوادهای اطلاعاتی مگر میتوانید این مردم باسواد و شجاع را تحدید کنید و با این حرفها انها را عقب برانید من پیشنهاد میکنم که رهبر این سگهای سپاهی و بسیجی خود را در طویله ها نگه دارد و بیش از این مردم ازاری نکند در غیر اینصورت در زیر پای مردم له خواهند شد.ما پیروزیم چون حق با ماست و بیشماریم

Wednesday, September 16, 2009

هر کی به من مثبت نده خر است


هر کی به من مثبت نده خر است.و هرکی منفی بده طرفدار رهبر است
خواستم خنده ای به لب بچه های سبز مرام قبل از شرکت در راهپیمایی بزرگ روز قدس بیاندازم در روز قدس سبزها بسیجیهای عرب را در زباله دان تاریخ میندازند.چه خوب بود بسیجیها فارسی بلد بودندو اعلامیه های ما را میخواندند ولی من کمی عربی تهرانی بلدم ترجمه میکنم
(الجماعت بسیجی فی یوم القدس با کله در زباله دان التاریخ ولدبر الپاره بدست قوم السبز)


ایت الکرست و ایت السبزی
بلاخره بعد ازاینکه ایمان اورندگان به من ایملهای زیادی زدند و با در نظر گرفتن اوضاع و احوال امروز خواستند کمی راجب سبزیها سحبت کنم و رابطه سبزی با کرست را تشریح کنم
بسم الله العل مول عالم بزن تو گل السبزیکم کرستا قرمزسوسولا.یعنی ای ایمان اورندگان سبز گل بزن به قرمز چون انها کرستشان قرمز وسوسولی است.البته به علت علفی و عملی بودن شما خوانندگان و عده زیادی از شما که اواخر به شیشه و کریستال هم رحم نمیکنیدمن این ایه را نوشتم اخه شما سبزی ها مگه کرم دارین که به شیشه بندین .ناگهان یک مومن دستمال به گردن پیراهنم را کشید و گفت چرا ک..ث شعر میگی حضرتا سبزها نبودند بسیلج بود که تو کار شیشه ماشینها بود ومن که اوضاع را کشمشی دیدم گفتم سالاوان همه نیششان باز شد و هواسشان پرت شد چون سالاوان یک دیسکو باهاله .خلاصه اوضاع من کمی خوب شده بود و کم کم مومنان در امد خوبی بودند و کلی پول برای من جمع شده بود خلاصه توپ توپ بودم و از اوضاع خود میگفتم که دوباره مومن گفت ,برو سر اصل مطلب اینا سبزی هستند کمی باهوشن مواظب باش تظاهرات نکنن گفتم یه اهنگ بخش کن قر بدن گفت بابا الان وقت این حرفا نیست اینا زخمی هستند کار دستت میدن کلی کشته دادن اینا اومدن اینجا که تو راهنمایی کنی .من که هوا را پس دیدم به دوتا از مومنین گفتم بروید و ٣ تا ٤ کیلو علف بخرید ٢ تا ٣ کیلو تریاک و کلی قرص و عرق هم بیاورید بقیه اش با من .انها رفتندو من شروع به تشریح ایات خود کردم خلاصه با حرف- ت- شروع کردم و گفتم اگر گفتید-ت- از کجا امده البته این برای سرگرم کردن و خر کردن انها بود خلاصه بعد از یکساعت جرو بحث گفتم همه غلط میگویید-ت -قبلا-ث -بوده وقتی تند میرفته یک نقطش افتاده و شده -ت- در همین گیرودار مومنین با مواد رسیدند و چشمتان روز بد نبینه اولا خودشان انقدر زده بودند که را رفتن برایشان سخت بود خلاصه گفتم اینا خیلی اتیششون تنده باید سروشونو گرم کنیم تا کار دستمان ندهند و هر چه زودتر از شرشان خلاص شویم و دفعه بعد اینارو دعوت نکن بزار برن پا منبر دینهای دیگه چون ما کلی زحمت کشیدیم اینا نزدیک بود نیامده کاسه کوسه را بشکنن .یکی از مومنین گفت پس کرست قرمزها چی گفتم بندازین بیخ گردن سبزها سروشونو گرم کنن.خلاصه من که خیلی پیغمبر خوش اخلاقی هستم از دست مومنی که سبزها را دعوت کرده بود خیلی ناراحت شدم و با اجازه شما فش خواهر و مادر را کشیدم به جونش که جارکش نزدیک بود این دین منو نیامده به گا بدی .بفرستشون پیش اون مردیکه که یک روزو نصفی امده. نه من که چند ثانیه است امدم.توضیح:یک روز خدا هزار سال استخلاصه با شعار نترسید نترسید ما همه با هم هستیم سالن را ترک گفتند و ما همگی جفت کردیم اخه خیلی زیاد بودند
به یکی از مومنین گفتم روز قدس نزدیک است کلی خرید کنید و همه رقم بساط جور باشه شما اگه خواستید بروید ولی من خانه میمانم اسمی از من نیاورید چون الان نمیدونم کدام یک از این اقایان ماندنی است اینجور که بوش میاد همه رفتنی هستند شما زیاد قاطی نشین خودتون زمانی بسیجی بودین با باد حرکت کنید تا این دین جدید قوی بشه به موقع حسابشونو میرسیم .شعار مومنین نعشه من هم این باشد.نه اینوری نه انوری همیشه هستیم یه وری




شمارش معکوس برای حضور سبزها در راهپیمایی قدس شروع شد


برای اینکه در روز جهانی سبز(قدس سابق)از این راهپیمایی به نفع خود سو استفاده نکنند باید نشانی از سبز بودن با خود داشته باشیم و شعارها همه در رابطه با سبزها باشدو صورتهای خود را حتما با دستمال سبز بپوشانید و دستها با علامت پیروزی در هوا باشد سعی کنید با هم و کنار هم حرکت کنید و مردها به صورت زنجیره از بانوان حمایت کنند از دادن شعارهای انحرافی خوداری کنید و یادتان باشد نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران .یادتان باشد که رسانه های خارجی همه انروز در میان جمع هستند .پس نگذاریم تا از جمع میلیونی سبزها به نفع خود استفاده کنند

Tuesday, September 15, 2009

روز جهانی سبز(قدس سابق


برای اینکه در روز جهانی سبز(قدس سابق)از این راهپیمایی به نفع خود سو استفاده نکنند باید نشانی از سبز بودن با خود داشته باشیم و شعارها همه در رابطه با سبزها باشد.یادتان باشد که رسانه های خارجی همه انروز در میان جمع هستند .پس نگذاریم تا از جمع میلیونی سبزها به نفع خود استفاده کنند

دستپاچگی و ترس روزنامه های دولت کودتا


دستپاچگی و ترس روزنامه های دولت کودتا از راهپیمایی جنبش سبز در روز (قدس

تیترهای ایرنا: تقلاي موج سبز براي اغتشاش در راهپيمايي روز قدس -امامت جمعه هاشمي رفسنجاني در روز قدس منتفي شد -رسايي:خدشه به اصول روز قدس هماهنگ با اهداف رژيم صهيونيستي است -مقام پاکستاني:روز قدس هديه ماندگار امام خميني به جهان اسلام بود -یعنی دیگه نیست حالا تبدیل به روز سبز شد

چنان با قدرت کامل و قوی در خیبانهای ایران در روز جهانی سبز(قدس سابق)فریاد ازادی سر دهیم که گوشتان کر شود.با این سمپاچی ها در روزنامه های وابسته نمیتوانید مامردم ایران را سرکوب کنید.پس در ان روز همدیگر را خواهیم دید و ببینیم ایا حق بامامردم است یا شما کودتاچیان با ان رهبر دیکتاتور

شعبده بازی دولت:غيب کردن شاهد و مدارک کروبی


کميته‌های پاکسازی آثار جرم قرائن و شواهد بسياری وجود دارند که نشان می‌دهند کميته‌های تحقيق دولتی در مجلس و قوه قضاييه برای تحقيق و بررسی و اطلاع‌رسانی و سپس اجرای عدالت تشکيل نمی‌شوند. بدين ترتيب اين کميته‌ها برای چه هدفی تشکيل می‌شوند؟

کسب اطلاعات و يافتن منابع خبری در مورد جنايات و بعد محو آنها، ارعاب شاهدان، بی‌اعتبار کردن مدارک يا امحای آنها، و در نهايت انکار جنايات. گزارش شاهدان و کسانی که اين کميته‌ها با آنها ملاقات داشته‌اند، بازداشت افراد درگير در کميته‌های مستقل تحقيق، ربودن مدارک و اسناد آنها و پلمب کردن دفاتر آنان همزمان با کار کميته‌های دولتی، عدم مصاحبه‌ مطبوعاتی اعضای کميته‌ها، پرونده‌سازی برای افراد درگير و بازداشت و احضار اعضای خانواده‌ آنها و ساخت برنامه‌های نمايشی در رسانه‌های دولتی به خوبی هدف از تشکيل اين کميته‌ها را نمايانگر می‌سازند.همه اين کميته‌ها به اين منظور تشکيل می‌شوند که در نهايت همه چيز را تکذيب کنند و فی‌المثل در مورد تجاوزهای جنسی گزارش دهند که «نه تنها هيچ ‌گونه مدرکی دال بر تجاوز جنسی به افراد مورد ادعای آقای کروبی وجود نداشته و ادعاهای مطرح شده بدون مستند و عاری از حقيقت می‌باشد، بلکه ادعاها و مدارک ارائه شده کاملاً ساختگی و برای انحراف افکار عمومی تنظيم شده است».هدف تشکيل کميته به صراحت در متن گزارش آمده است: «به آقای کروبی گفته شد احتمال نمی‌دهيد افرادی مغرض و يا فرصت‌طلب بخواهند با طرح اين‌گونه مسايل ذهن مردم را با طرح مسايلی که هيچ ارتباطی با مسائل بعد از انتخابات ندارد منحرف و موجب بی‌اعتمادی مردم به نظام و مسؤولين شوند؟» (تابناک، ۲۱ شهريور ۱۳۸۸) عبارات فوق نشان می‌دهند که کميته برای پاسخ‌گويی به کروبی و بی‌اعتبار کردن وی و شاهدانش تشکيل شده و نه کشف حقيقت. اين هيئت‌ها را بايد «هيئت‌های پاک‌سازی آثار و مدعيان جرم و ارعاب اطلاع‌دهندگان و قربانيان» نام گذاشت و نه هيئت بررسی. کميته‌های مجلس نيز همانند هيئت قوه‌ قضاييه در نهايت جنايات رژيم را تکذيب کردند و اگر فرزند يکی از مسئولين در ميان کشته‌شده‌ها نبود جنايات کهريزک نيز کاملا انکار می‌شد. حتی با وجود سه کشته در ميان قربانيان کهريزک و تاييد اين موضوع توسط مقامات رژيم، اين موضوع در همان روزها توسط فرمانده‌ نيروی انتظامی تکذيب شد. ترکيب اين کميته‌ها نيز به خوبی نمايانگر هدف تشکيل آنهاست. هر يک از اعضای کميته‌ سه نفره‌ قوه‌ی قضاييه سه دهه دستگاه‌های امنيتی و قضايی جمهوری اسلامی را اداره کرده‌اند و تاريخی از نقض حقوق افراد را در سوابق کاری خود دارند. اژه‌ای خود يکی از متهمان پرونده‌ قتل‌های زنجيره‌ای است. در ميان اعضای کميته‌های مجلس نيز فردی مستقل يا از جناح اقليت به چشم نمی‌خورد و حتی پس از افزوده شدن يک تن از اعضای جناح اقليت (خبرگزاری مهر، ۷ مرداد ۱۳۸۸)، اين فرد اصولا به بازداشتگاه‌ها راه داده نشد (جرس، ۲ شهريور ۱۳۸۸). کميته‌های دولتی تنها کاری که نمی‌کنند تحقيق و اطلاع‌رسانی است. علی‌رغم ادعای «تحقيق جامع ميدانی» اين کميته‌ها هيچ تلاشی برای يافتن حقيقت صورت نمی‌دهند و اصولا برای اين هدف تشکيل نمی‌شوند. در صورت نگاهی اجمالی به متن گزارش هيچ اطلاعی غير از موارد مطرح شده در مورد تجاوزها غير از شواهد آقای کروبی به چشم نمی‌خورد و استخوان‌بندی گزارش بر اساس پاسخ و تکذيب مدعيات کروبی تنظيم شده است. کميته‌ مجلس در مورد پيگيری حمله به دانشگاه تهران نيز هيچ گزارشی در اين مورد منتشر نکرد و در نهايت روشن نشد که علی‌رغم محکوميت ظاهری اين حمله توسط مقامات حکومت چه کسانی به دانشگاه حمله کردند، چند نفر کشته شدند، چند نفر آسيب ديدند، ميزان و سطح خسارات چقدر بود و چه اقداماتی برای پيگيری‌های قضايی انجام شد. کميته‌ها تشکيل می‌شوند تا اطلاعات منتشر شده از سوی منابع مستقل را نفی کنند و آبروی ريخته‌ نظام را برگردانند. کار اين کميته‌ها کاملا با نيروهای امنيتی و نظامی هماهنگ است و از همين جهت کسانی که به آنها گزارش داده شده‌اند غيب شده‌اند. غيب شدن شاهدان نه دليلی عليه گزارش‌دهنگان اين جنايات، که در متن گزارش هيئت سه نفره‌ قضايی به همين گونه مستفاد می‌شود، بلکه بلکه دليلی بر رفتار اين کميته‌ها جهت از ميان بردن يا ارعاب و تطميع آنهاست. پشتيبانی دستگاه‌های سرکوبنقش دستگاه اطلاعاتی رژيم در اين ماجرا نشر يک يا چند اطلاع نادرست و بی‌اعتبار کردن کل اطلاعات مربوطه در يک قلمرو با اتکای به آن است. در مورد کشته‌شده‌ها خبری مربوط به کشته شدن يک پسر دوازده ساله در بهشت زهرا پخش شد و همان کسانی که اين خبر را نشر دادند غلط بودن آن را نيز به اطلاع ديگران رساندند تا اصل کشته شدن افرادی را در وقايع پس از انتخابات مخدوش سازند. و اما چرا سايت‌های اينترنتی اين گونه اخبار را نشر می‌دهند؟ در جامعه‌ای که رسانه‌ مستقل وجود ندارد و اطلاع‌رسانی متکی است بر شهروند- خبرنگاران و همچنين شايعه نقشی جدی در بازار اطلاع‌رسانی دارد تحقيق و اطمينان‌يابی از منشا همه‌ خبرها غيرممکن است و اگر سايت‌های خبری بخواهند به وثوق يک خبر صددرصد اطمينان پيدا کنند هيچ خبری داده نخواهد شد که در واقع تامين نظر حکومت خواهد بود. برای فهم پيش آمدن موضوع شهيد بودن يا شهيد نبودن پدر سعيده‌ پورآقايی نيز که چندان اهميتی در اصل موضوع ندارد نيز بايد به رسانه‌ شايعه يا دست‌کاری‌های سازمان‌های اطلاعاتی رژيم در اين موضوعات اشاره کرد.استراتژی‌های تکذيبدر تکذيب موارد مطرح شده توسط کروبی پنج استراتژی توسط هيئت در پيش گرفته شده است. استراتژی اول ناديده گرفتن برخی از موارد با انتساب آنها به گزارش‌های تيم موسوی است. در متن گزارش هيچ اشاره‌ای به تماس با آقای موسوی و بررسی موضوع از طريق وی نمی‌شود، گويی انتساب يک خبر از طريق کروبی به موسوی باطل‌کننده‌ وثوق آن است. موضوع مربوط به ترانه‌ موسوی بدين طريق توسط هيئت سه‌نفره حل شده است. حتی اگر کروبی مستندی در اين مورد عرضه نکرده باشد بر عهده‌ هيئت تحقيق بود که در اين مورد با توجه به دروغ‌های نمايش تلويزيونی در اين مورد به بررسی موضوع بپردازد و نتيجه را عرضه کند.استراتژی دوم بی‌اعتبار کردن شخص قربانی و از اين طريق تکذيب جنايت است. در متن گزارش نيز خبر کيهان پيش از انتشار گزارش تاکيد زيادی بر فراری بودن سعيده‌ پورآقايی می‌شود، گويی به دختر فراری نمی‌توان تجاوز کرد و اگر به او تجاوز شود قول وی مسموع نيست (اگر فراری بودن وی صحت داشته باشد). با توجه به سنت دروغ‌گويی مسئولان اطلاعاتی و امنيتی در ايران يک قاضی بی‌طرف به قول يک دختر فراری (اگر زنده گذاشته شده باشد) بيشتر از اقوال مقامات امنيتی می‌تواند اعتماد کند. استراتژی سوم تخفيف جرم است. در جامعه‌ای که يک تار موی زن نبايد نشان داده شود لمس بدن دختران زندانی به صورتی عملی عادی در گزارش هيئت عرضه شده است. حتی اگر برهنه کردن دختران در بازداشتگاه‌ها تجاوز جنسی نباشد از لحاظ شرع مورد نظر اعضای هيئت، هتک ناموس به شمار آمده و جرم محسوب می‌شود. استراتژی چهارم نفی ارتباط جرم با اعتراضات سياسی و عادی جلوه دادن تجاوزهاست. گزارش‌دهندگان می‌خواهند چنين بنمايانند که حتی اگر تجاوزی صورت گرفته موارد مطرح جرائم عادی بوده و ربطی به ماموران نظام و وقايع پس از انتخابات ندارد. اگر چنين باشد و قربانيان در غير از مناطق اعتراضات ربوده شده باشند، اولا چرا مقامات انتظامی و قضايی در اين موارد پيگيری نکرده‌اند تا موضوع به نيروهای امنيتی و لباس شخصی و بسيجی‌ها مرتبط نشود؟ ثانيا قربانيان چرا به جای متهم کردن ماموران حکومت ديگر شهروندان را متهم نمی‌کنند؟ ثالثا چرا آنها بايد با مقامات سياسی مخالف به جای دستگاه‌های معمول پليسی و قضايی ارتباط پيدا کنند تا جنايات عليه آنها بررسی و پيگيری شود؟ رابعا چرا قرائن ارائه شده توسط قربانی مثل بستن چشم و آويزان کردن با قرائنی که توسط ديگر بازداشتی‌های اعتراضات عرضه شده همخوانی دارد؟ و خامسا موارد خودکشی قربانيان تجاوز در ملا عام که نوعی اعتراض سياسی به شمار می‌رود چگونه قابل توجيه است؟ هيچ يک از اين پرسش‌ها در متن گزارش پاسخ داده نشده‌اند. استراتژی پنجم معرفی اظهارات شواهد به عنوان القائات مخالفان سياسی و بازندگان انتخابات است. در متن گزارش اظهارات شاهد الف - شین به عنوان القا بی‌اعتبار می‌شود و می‌آيد که «به روشنی مشخص بود که چه القائاتی به ياد شده صورت گرفته» بدون آن که در مورد القائات يا روش القائات توضيحی داده شود. پس از آن مفقود شدن اين شاهد به معنای بی‌پايه بودن اظهارات وی گرفته می‌شود، در حالی که کروبی در يکی از توضيحات خويش مفقود شدن وی را به ارعاب‌ها و فشارهای هيئت تحقيق نسبت می‌دهد. در گزارش کميته اصولا به قرائن ديگر که مويد وقوع جرم توسط نهادهای نظامی، انتظامی و شبه‌نظامی هستند اشاره‌ای نمی‌شود. به عنوان نمونه، می‌توان به دستور نظاميان به مراکز درمانی برای عدم در دسترس قرار دادن مدارک پزشکی اشاره کرد. بنا به گفته‌ کروبی، «فرماندهی يک نهاد نظامی – که مدارک آن نيز موجود است- در نامه‌ای به وزارت بهداشت و درمان دستور می‌دهد که تحويل کپی اسناد و مدارک پزشکی به کليه مجروحين و مصدومين حوادث اخير ممنوع است، و بيمارستان‌ها را از تحويل اسناد به مجروحان و مورد تعدی قرارگرفتگان ممنوع می‌کند.» (نامه‌ کروبی به صادق لاريجانی، ۲۰ شهريور ۱۳۸۸)شليک به پيام‌آورندهدر لابه‌لای گزارش تلاش شده است با انگيزه‌خوانی، گزارش‌های کروبی با توجه به شکست وی در انتخابات بی‌اعتبار جلوه داده شود. از قول کروبی نقل می‌شود که «آقای کروبی به اين گونه سؤالات که به روشن شدن واقعيات کمک می‌کرد به شدت واکنش نشان می‌دادند و از موضوع ادعايی منحرف و به تقلب و امثال آن می‌پرداختند. ... من اطمينان ندارم و اينها شنيده‌های من است، ولی چون در انتخابات معترض بودم و ذهنيتی داشتم لذا هر کسی ادعايی داشت به سراغ او می‌رفتيم و يا آنها را دعوت می‌کرديم و با آنها صحبت می‌کرديم.» حتی اگر اين نقل قول از کروبی صحت داشته باشد انگيزه‌های آقای کروبی (چه درست و چه نادرست) ارتباطی با جنايات ادعا شده و شاهدان ماجرا ندارد و چيزی را برای يک دادگاه صالح اثبات يا نفی نمی‌کند. اقدام مورد پيشنهاد کميته‌های امحای آثار جرم نيز نه محاکمه‌ متخلفان و جنايت‌کاران، بلکه تعقيب و محاکمه‌ کسانی است که در اين موضوعات مخاطره‌ اطلاع‌رسانی را بر خود هموار می‌کنند: «گزارش به مرجع صالحه قضايی ارسال [می‌شود] تا با مباشرين و معاونين و با کسانی که در ادامه اقدامات ضدامنيتی عليه نظام پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوری و در راستای ادامه همان خط و جريان با نشر اکاذيب و ايراد تهمت و افترا علاوه بر تشويش اذهان عمومی به حيثيت و اعتبار نظام و بعضی از نهادهای نظام و همچنين موجب هتک حيثيت و حرمت بعضی از مردم شده‌اند برخورد عادلانه و قاطع صورت گيرد.» تابناک، ۲۱ شهريور ۱۳۸۸

Monday, September 14, 2009

سید به خدا یک گلوله حرومش میکنم


یک خبر که خیلی جالب بود بدستم رسید و دو دل بودم که پخش کنم یا نه بعد از مشورت با چند نفر به این نتیجه رسیدم که چاپ کنم چون باعث میشود که مبارزین جنبش سبز بدانند که تنها نیستند و عده ای زیادی از پاسداران و جانبازان در کنارشان هستند.ازاین قرار.تلفن زنگ زد سلام برادر......خوبی گفتم شکر بد نیستم از خاطرات ماموریتهایمان گفت .یادت میاد تو برفها در جاده پنچر کردیم و در سرمای شدید کنار جاده مشغول عوض کردن چرخ بودیم که ما را زیراتش گلوله گرفتند یادت میاد سید گفتم اره اره عجب معجزه ای بود که ما جان سالم بدر بردیم .گفت سید اصلا حالم خوب نیست از این اوضاع و احوال راضی نیستم ابروی ما را برده اند نان حلال ما را حرام کرده اند بچه های خودی را میکشند مثل اینکه کسی قصد جان تمام بیگناهان را کرده کی پشت پرده است این اتفاقات خیلی پیچیده شده نکنه دست اجنبی در کار باشه گفتم نه حاجی خیالاتی شدی این حرفها چیه همش از بالاست دستور را اقا میده و سپاه و اطلاعات هم اجرا میکنند ناگهان چیزی گفت که لرزه بر اندامم افتاد گفت سید به خدا یک گلوله حرومش میکنم بلا فاصله تلفن را قطع کردم تا ادامه نده و رفتم سراقش سوار ماشین شدیم اول ساکت بود و از پنجره بیرون رانگاه میکرد و زیر لب میگف الله اکبر ناگهان سکوت را شکست و گفت سید ما زندگیمان را گذاشتیم برای بقایای جمهوری اسلامی ولی تمام زحمات ما را این چند ماهه به لجن کشیدند اقایان در قم و نجف خیلی از این اتفاقات ناراحت هستند باید کاری کرد این بچه ها ی بیگناه را دیدی چگونه کشتند دستور تیر را او داده بود و برای بقای خودش از همه ما میگذرد و اون بچه های بیخودش اطلاعات را دردست دارند و انها زن و بچه ها ی مردم را اسیر کرده اند از تجاوز گرفته تا تهمتهای بی روا به کسانی که عمرخود را برای جمهوری اسلامی گذاشتند سید به خدا یک گلوله حرومش میکنم تا مردم راحت بشن.بیشتر از این چیزی ندارم بگم.گفتم چند روزی دست بچه ها را بگیر و برو به مسافرت تا کمی هوایت عوض شود گفت نه سید بچه ها چندماهی است که سر سنگین شده اند با تمسخر نگاهم میکنند انگار که من این مردم را کشتم بارها گفتم که درست میشود و ظلم بدون جواب نمی ماند ولی انها به من خندیدند مخصوصا پسرم که یکبار با تعنه به من گفت نان خشک خوردن بهتر از سفره رنگین حرام است.سید حق با بچه هاست یادته روز بعد ازاعلام رای چقدر از مردم بیرون امدند حق با انهاست ....سرش را تکان داد و زیر لب گفت الله اکبر برگرد سید برگرد

روز جهاني قدس به روز جهانی سبز تبدیل شد

http://www.youtube.com/watch?v=3zvCBigONhg سیلی‌ زدن یک پاسدار به جانباز

همانطور که ازقبل دوستان جنبش سبز اعلام کردندروز جهاني قدس به روز جهانی سبز تبدیل شد.پس از ٣٠ سال سینه زنی برای قدس و سرازیر کردن پولهای بیت المال به اعراب انهاحتی یک کلمه راجب جنبش سبز نگفتند و چشمشان را به روی وقایع ایران بستند در صورتیکه ما سالها در زیر افتاب سوزان و بادوباران در خیابانها برای انها گلو پاره کردیم. ٣٠ سال ما مردم شریف ایران از قدس و مردم ان دفاع کردیم و امروز این نامردهای عرب حتی اشاره به جنبش سبز نکردند .میدانید چرا چون تک تک این افراد حقوق بگیر جمهوری اسلامی هستند.به خدا اگر یک کشور عربی به ایران حمله کند انها در صف اول خواهند بود و تک تک مارا گردن خواهند زد درست مانند یاسر عرفات دزد که از صدام پشتیبانی کرد این یاسر عرفات چاخان بعد از پر کردن جیب خود با پولهای مردم ما به ما پشت کرد و از صدام دفاع کرد امروز زن مسیحی او درلندن مشغول خرج کردن ان پولها با دوست پسرهای انگلیسی خود است .پس دوستان قدس بی قدس مااین روز ازاین پس روز جهانی سبز میخوانیم.و سعی خواهیم کرد ازاین پس پول و درامدها راخرج ایرانی کنیم نه اعراب در لبنان و فلسطین

Sunday, September 13, 2009

بعد از راهپیمایی روز سبز(قدس قدیم) احمدی نژادوکابینه اش به این شکل در خواهند امد



عکس بچگی احمدی نژاد


احمدی نژاد در بغل رهبر


سردار ارتشی

















قدس روز غرش شیران


روز قدس چنان غوقایی به پا کنیم که دهنتان باز بماند و انگشت بر دهان بگوید این همه مردم از کجا امدند بار دیگر برگی از تاریخ را در روز قدس به ثبت میرسانیم. ما مردم ایران حتی مادر بزرگهایمانرا انروز به خیابانها خواهیم اورد و با مشتی محکم و پولادین فریاد ازادی سر خواهیم داد.مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین و یا نه شرقیم نه غربی ایرانیم ایرانی.ای انانکه نداها و سهرابها را در خون قلتاندید در روزقدس به اغوش برادران و خواهران خود بازگردید ما همیشه شما را از خود میدانیم . شاید احتیاج باعث چنین گمراهی گشته تا دیر نشده دست از کشت و کشتار هموطنان خود بردارید و هم صدا در روز قدس کنار مردم بایستید.من از خامنه ای سپاسگزارم که با سخنان خود جنبش سبز را متحدتر کرد و باعث شد که مردم به تو خالی بودن این کودتاچیان بیشتر پی ببردند. از صبر خدادر شگفتم که همه را ازمایش میکند ازخدا در شگفتم که چگونه اجازه میدهدبا دستهای خونین به درگاهت دعا کنند.خدایا مگر سیاهان را نمیبینی که چگونه سبزها را قرمزکردند و خون از انگشتانش میچکد.خدایا ایا ما مردم ایران را فراموش کرده ای یا ما را در عرصه ازمایش داری میدانم که با ما هستی دفتر ایام ورق خورده و وقت سقوط دیکتاتور فرا رسیده اقای خامنه ای ایران سبز دیگر در سیاهی فرو نمیرود و بار دیگر سرنوشت خود را خود تعین میکند .دست در صندوقهای رای ما بردید دروغ و تهمت را به جای نقل ونبات در مساجد و نماز جمعه ها پخش کردید این نه ان شیراست که از ان جان بری استبداد دینی دیگر زرد شده و وقت سبز فرا رسیده .اقای خامنه ای دستتان درد نکند و خسته نباشید با سخنان خود ما را از خواب بیدار کردید من حتی صدای خنده خدا را شنیدم و گفتم خدایا تراسپاس که تو هم سبز شدی٠

Saturday, September 12, 2009

اقای اوباما کاری نکنید که نام بد مانند کارترداشته باشید


مثل اینکه این جریانات به گوش شما هم خورده این کشور اینقدر هم خر تو خر نیست که شما هر کاری بخواهید انجام دهید اخه ریس جمهور مسلمان امریکا این دولت که منتخب مردم ایران نیست که شما با ان قرارداد میبندی فردا که این اغایان را در زباله دان تاریخ انداختیم و سرنگون کردیم این قراردادهای شما ارزشی نخواهند داشت و قابل قبول مامردم نیست .نگو که چرا نگفتی.اخه مرد حسابی به جای اینکه به مامردم برای سرنگونی رهبر کمک کنی چشم بسته امدی به میدان و سعی در ماندن این دیکتاتور داری.اقای اوباما اول دست گلی که برای بیمه بالا اوردی درست کن بعد بیا کمک اغا رهبر.اینست ترویج دموکراسی که شما صحبت انرا میکنیدایا دو جنگ عراق و افغانستان برای دموکراسی بود یا .......حالا که ما مردم ایران بلند شده ایم و فریاد دموکراسی و ازادی سرداده ایم شما طرف دیکتاتور راگرفته ایدو ما مردم ایران رافراموش کرده اید,ما مردم امریکا را دوست داریم و امیدوارم یادتان نرفته باشد که در ١١-سپتامبر در منطقه وقتی اعراب جشن گرفتند و در خیابانها شیرینی پخش کردند ما مردم ایران شمع در دست برای جانهای از دست رفته در ساختمانها دوقلو در خیابانهای تهران گریه کردیم و پا به پای مردم امریکا تروریستها را محکوم کردیم .اقای اوباما مثل اینکه یادتان رفته این رهبر و رژیم دشمن شماست و صدها سربازامریکایی را در عراق و افغانستان مستقیم و غیر مستقیم کشته .مثل اینکه یادتان رفته بمب گزاریهای ارژانتین .مثل اینکه یادتان رفته ترورهای اروپا مثل اینکه یادتان رفته چند ماه پیش همین رژیم که شما قرار است با او مزاکره کنید ندا اقا سلطان را با گلوله به قلبش زد مثل اینکه یادتان رفته سهرابها و دیگر دانشجویان که در زندانها زیر شکنجه برای رسیدن به دموکراسی و ازادی جان دادند.مثل اینکه یادتان رفته در زندانها حتی به پسران تجاوز کردند و جسد نیمه جانشان را تحویل مادر و پدرانشان دادند.اقای اوباما لااقل صبر میکردید تا جای زخم شکنجه ها خوب میشد.هنوز باند زخم پسر عمویم بر سرش است و صورتش را با چاقو بریده بریده کردند.اقای اوباما دست شکسته فرزند همسایه هنوز در گچ است .اقای اوباما کجا با این عجله. کاری نکنید که در تاریخ از شمانام بدی مانند کارتر درنظرها بماند.امیدوارم به ما مردم ایران پشت نکنی .موفق باشید و پیروزی با جنبش سبز و مردم ایران است

Friday, September 11, 2009

من همان شاهد «ناپدید شده» مهدی کروبی هستم


من همان شاهد «ناپدید شده» مهدی کروبی هستم
اشاره: سایت اویرنجی، نامه ی سرگشاده ای را منتشر کرده است که به نوشته ی این سایـت مربوط به «شاهد گم شده ی» مهدی کروبی است. این شاهد که موضوع تجاوز در زندان را برای مهدی کروبی فاش کرده بود، سپس مورد تهدید مقامات امنیتی و قضایی حکومت قرار گرفت و چندی پیش مهدی کروبی خبر از «ناپدید شدن» وی داد. متن این نامه را به نقل از سایت اویرنجی در زیر می خوانید:من همان شاهد ناپدید شده مهدی کروبی هستم - همان کسی که بارها تهدید به مرگ شد و نترسید و مرگ خود را به سان شهادت دید. سیستم کودتایی وقتی به این نتیجه رسید که از تهدید شخص من چیزی عایدش نمی شود مرا با این تهدید که اگر با کمیته مجلس دیداری کنی خانواده ات در یک تصادف ساختگی کشته خواهند شد مجبور به ترک تهران کرد.با اعتمادی که به کروبی داشتم و دستخطی که در همان روزهای اول بعد از اولین تهدیدها به این مضمون به او نوشته بودم که اگر بلایی سر من آمد شما مختارید که هرگونه رفتاری را با اسناد تجاوز من انجام دهید؛ در جایی مخفی شدم تا حکومت نتواند سناریوی کثیفی را که در نامه قبلی ام که در سایت اعتماد ملی هست را اجرا کند.اما اکنون کم کم در حال رسیدن به نقطه ایی هستم که باید خودم را نشان دهم و از تمام هم دردانم بخواهم که نگذارند حکومت به مقاصد شوم خودش برسد. تا بتوانیم از خطری که کروبی و همه شاهدانش را تهدید می کند جلوگیری کنیم- بازی حکومت با گرفتن مرتضی الویری کسی که از مشاورین ارشد مهدی کروبی بود و به اسناد تجاوز دسترسی داشت و همچنین محمد داوری از کسانی که شب و روز فکرش کمک به آسیب دیدگان بود نشانگر عزم جزم حکومت برای پاک کردن صورت مسئله تجاوز هاست.نامه ی من خطاب به کسانی است که حکومت می خواست غرورشان را له کند؛ قوی ترین مردمانی که وقتی در زیر شکنجه های معمول تاب می آوردند و حکومت نمی توانست آنها را بترساند مورد تعرضی قرارمی گرفتند که حتی در حکومت استالین هم بی سابقه بود مردمانی که مطمئنا تعدادشان کم نیست.آن زمانی که چندین نفر به مهدی کروبی مراجعه کردند و موضوع برای وی متقن شد هیچکس فکر نمی کرد که شخص مهدی کروبی پس از بی جواب ماندن نامه اش آن را عمومی کند و یک تنه جلوی زورگویی های حکومت بایستد و همه چیزش را در این راه از دست بدهد - حزب، دفتر، روزنامه، سایت، دوستان و همکاران و همه چیز را - کسی که می توانست به راحتی مانند خیلی ها سکوت کند و نکرد و مصلحت مردم را به مصلحت نظام اصلح شمرد و هر چه بیشتر تهدیدش کردند بیشتر ایستادگی کرد.ضرورت نوشتن این نامه این بود که تحلیل روند رفتاری جمهوری اسلامی بعد از انتخابات نشان از سری جدید سرکوب را دارد، سرکوب برای کسانی که جرات این را پیدا کرده اند تا موضوع را با کروبی مطرح کنند. حکومت می خواهد با دستگیری الویری و بهشتی و داوری - بستن حزب و پلمپ دفتر کروبی آخرین بارقه های امید را هم از زجرکشیدگان بستاند که جرات افشای موضوع تجاوز در جایی پیدا نکنند و دیگر کسی خیال احقاق حقوق توسط حکومت را درسر خود نپروراند.توجه کرده اید که چرا دیگر اعترافات تلویزیونی پخش نمی شود؟ چون در حال تهیه برنامه ایی برای اعتراف گیری تلویزیونی تجاوز هستند تا بتوانند بگویند همه چیز دروغ بوده است.این مسئله با صحبت های آقای محمدرضا باهنر که گفته اگر دلایل آقای کروبی مستند نباشد کروبی باید در یک دادگاه محاکمه شود مستدل می شود کسی که می توانست به ما بگوید که از دست من کاری بر نمی آید و به خدا واگذار کنید و خود مانند خیلی ها به حکومت کودتا بپیوندد و از مزایای بی حد و حصر آن برخوردار شود و مانند بعضی اطاعت از رییس دولت کودتا را اطاعت از خدا اعلام کند.کروبی امروز کروبی دیروز نیست او اکنون مانند حسین امام سوم شیعیان در میان یزیدیانی است که برای بریدن سرش لحظه شماری می کنندو ما همانند مردم کوفه ایی هستیم که اگر از کروبی حمایت نکنیم شیخ و شاهدینش را سلاخی خواهند کرد.اکنون نوبت ماست. مایی که می توانیم هرکداممان برای یکدیگر یک مهدی کروبی باشیم و نگذاریم با گرفتن مهدی کروبی کل داستان به نفع حکومت تغییر پیدا کند و به حکومت نشان دهیم که با دستگیری موسوی و کروبی چیزی به نفع حکومت تغییر نمی کند چون ما خود اسناد زنده ایی هستیم که راه کروبی را تا احقاق کامل حقوقمان ادامه خواهیم داد.کاری که همه باید با هم بکنیم این است که با اعتماد به نفس به افشاگری در مورد عملی که با ما انجام شده بپردازیم و بتوانیم به یاری خداوند با اثبات سیتماتیک بودن این عمل دعوایی با عنوان جنایت علیه بشریت در مجامع بین المللی طرح کنیم و این با دوستی دشمنان را به سزای اعمالشان برسانیم.قبول دارم خیلی طول کشید تا توانستم این موضوع را کمی در ذهنم تحلیل کنم و به کروبی بگویم، آری من هم از طرد شدن و تحقیر شدن می ترسیدم - اما افشاگری این موضوع، تئوریسین های این نوع رفتار را طرد و تحقیر می کند - جامعه اکنون ایران به درجه ایی از شعور رسیده که نه تنها مارا طرد نخواهد کرد بلکه به ما به مانند جانبازان و شهدای راه آزادی نگاه خواهند کرد و ما با سکوت خود توسط آیندگان و فرزندانمان مورد تحقیر قرار خواهیم گرفت و هم اکنون کمک به امحا اسناد و مدارک تجاوز به سازمان دهندگان این رفتار خواهیم کرد، سکوت ما مهر تاییدی به نظر همان هایی است که از ما به عنوان کافر حربی یاد می کنند و به همین استناد همه کار با ما را حلال می شمرند. سکوت ما اجازه ایی است تا اینان بتوانند بازهم اعمال پلیدشان را حاشا کنند و به راحتی به کار خود ادامه دهند و دیگر هیچکس یارای مقابله با این موضوع را نداشته باشد.نکته ایی که قابل ذکر است این است که تئوریسین هایی که برای اثبات نشدن موضوع همه کار می کنند و به فکر پاک کردن صورت مسئله هستند توانایی از بین بردن همه ما را ندارند و از آنجایی که من خوب می دانم افرادی که به آقای کروبی مراجعه کردند با اینکه تعدادشان قابل توجه است اما مقدار بسیار کمی از کسانی هستند که مورد این شکنجه قرار گرفته اند و بدانید در صورت افشاگری قادر به حذف همه ما نیستند چون تجاوز که فقط مربوط به تهران نیست و در صورت سکوت ما با شواهد و قرائن موجود حکومت جرات دستگیری و حذف همه شاهدین را خواهد داشت و همچنان از این شکنجه که از سال ها پیش در زندان ها انجام می شد باز استفاده می کنند و برادران و خواهرانمان و فرزندانمان در اثر سکوت ما قربانی عملی می شوند که حکومت برای حذف شخصیتی با ما انجام داد- پس احساس شرمندگی را کنار بگذاریم و دست شکنجه گران را برای همیشه از این عمل شوم کوتاه کنیم و کاری کنیم که ما آخرین قربانیان این شکنجه وحشتناک باشیم و عملی انجام دهیم که در پیشگاه خداوند شرمنده نباشیم واز یاد نبریم که الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم.

رهبر ننگت باد

http://www.youtube.com/watch?v=UNN2uOmHpIA video مصاحبه خواهرزاده سید علی خامنه ای

رهبر ننگت باد مردم را تهدیدمیکنی مگر کم کشتی

حمایت رژیم استبدادی ولایت وقیه از سرکوبگران با سخنان نماز جمعه تقویت شد. مردیکه چلاق بعد از کشتن اینهمه جوان تازه مرم را تهدیدمیکند.بحران داخلی تا سقوط رهبر ادامه خواهد داشت.وقتی مذهب وارد حکومت میشود استبدادهم با او میاید.اصلاحات دراین رژیم غیرممکن است و همانطورکه در طی سالهادیده اید انها اصلاحات اقای خاتمی را یکروزه به هم زدند و با بی احترامی به خواستهای مردم یک حکومت استبدادی بر روی کار اوردند.واقعا چه بی شرم است این رهبر نادان فکر میکندما مردم هم مانند او فکر میکنیم و در عصر حجر هستیم. وقتی نماز جمعه را میدیدم افرادی که پای صحبت این رهبر خرفت نشسته بودند همگی بالای ٥٠ سال سن داشتندو تک و توک جوانی که او هم از مزدوران بسیجی بود در میان این جمع دیده میشد .واقعا مانند یک پادگان بود که سربازها نشسته بودند و اجبارا حظور داشتند.این رژیم را موریانه افتاده و سالهاست که از درون به خود خوری مشغول است و امروز این پوسیدگی از درون به پوست رسیده و کم کم با دیدن این شکاف و فساد درون این غول تو خالی در حال نابودی است ونفسهای اخر را میکشد و موقع افتادن چنگال خود را بر اطرافیان میاندازد تا انها را با خود به پایین بکشد ولی مردم با قدرت خود دست انهایی راکه با او هستند خواهد گرفت و بالگد بر دهان رهبر و ولایت وقیه خواهد زد.به امید پیروزی ما مردم سبز.روز قدس درکنار هم بار دیگر برگی از تاریخ را مینویسیم

Thursday, September 10, 2009

کفر لغت دیگریست برای ازادی اندیشه


ما قومی اشغال شده هستیم که یک رهبر مریض روانی انرا در اشغال خود دارد .وقتی اعراب به ایران حمله کردند اول مردانرا گردن زدند بچه هایمانرا به عنوان برده فروختند و به زنها تجاوز کردند حتی از حیوانات نگذشتند و سگها و گاو و گوسفند مردم را کشتند.کتابهایمان را اتش زدند و درختانمان را از ریشه در اوردند این قوم وحشی و بی شعور حتی باغها و ساختمانها را به اتش کشید.و یک سوغاتی با خود به ارمغان به ایران اوردند انهم تجاوز به پسر بچه با نام عربی خود غلمان بود که بعضی ها میگویند پیغمبر اسلام در بهشت انرا به مومنین وعده داده است .سری به قران زدم تا بینم درست است یا نه چون بلاخره اگر نادرست باشد من شخصا انرا توهین میدانم(وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ .سوره ۵۲: الطور )ترجمه(در کنارشان پسرانی مانند درون مروارید هستند)معنی کلمه به کلمه وَيَطُوفُ=گرد)( عَلَيْهِمْ =انها)(غِلْمَانٌ=پسران)( لَّهُمْ =انها را)(لُؤْلُؤٌ=مروارید)(مَّكْنُونٌ=درونی)خیلی ساده .اگر کسی گفت معنیش این نیست بدان کلاش و دروغگو مانند همان کسانی است که به بچه ها در زندان تجاوز میکند
امیدوارم که تعصب چشم دل و عقل را کور نکرده باشد منظور من ردکردن یا ثابت کردن دینی نیست بلکه درک اینکه این منطق تجاوز و شگنجه از کجاست مد نظر است .پس دوستان کشور به دست عده ای متجاوز افتاده و تجاوز و شکنجه را بد نمیدانند چون درمرام انهاست در خیال خود ما مردم ایران دشمنان انها هستیم پس با دشمن همان کنند که در ایین انهاست .واقعا سالهاست مردم در کنار هم با دینهای دیگر مانند مسیحی.بهایی.زرتشتی ....زندگی میکردندتا سرو کله ولایت و رهبر زیر چتر جمهوری اسلامی پیدا شد .انگار که شیطان به همراه یاس و نامیدی ازهوا روی سرمان خراب شد پس از امدن این سیستم شوم جمهوری اسلامی بلافاصله کشت و کشتاررا شروع کرد از اعدامها گرفته تا جنگ با عراق
٣٠ سال است خنده بر لبان مردم ایران نیست و حالا دیگر جان مردم به لبشان رسیده و تا نابودی این رژیم شیطانی ارام نخواهند نشست و اینبار با اگاهی کامل در مقابل این رهبر عقب افتاده با بسیجیهای عرب ایستاده وبا مشتی فولادین او را بزمین خواهند زد و بزرگترین سلاح دست او امروزاگاهی و علم و دانش اوست .مردم شریف ایران سرتانرا بالا بگیرید که امروز در دنیا به شما طور دیگری نگاه میکنند دیگر برای مثال ازازادیخواهانی مانند چگوارا نام نمیبرند بلکه نام ندا و سهرابها بر زبانهاست . درود بر شما مردم شریف و نجیب ایران .روز قدس همه جای ایران را سبز میکنیم پیروزی با ماست چون حق با ماست

اگر موسوی و کروبی و خاتمی دستگیر شوند



باید بعد این اقایان دستگیر شوند-آیت‌الله سید جلال‌الدین طاهری اصفهانی -آیت‌الله العظمی یوسف صانعی -آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی -آیت الله سیّد علی‌محمّد دستغیب-آیت الله اسدالله بیات زنجانی-آیت الله هاشمی رفسنجانی-آیت الله عبدالله جوادی آملی -آیت الله سید موسی شبیری زنجانی-آیت الله حسین‌علی منتظری سردار بیگلری ........ .اگر این اقایان هم دستگیر شدند باید ٧٠ میلیون ایرانی را دستگیر کنند که انوقت علی میماندو حوضش

پيكر رژيم اسلامي بيمار است
بيماريش علاج ناپذير است٠ يك چيزي مانند سرطان٠در بيماري سرطان پيكر بيمار شروع به نابود كردن گلبولهاي سپيد خود مي كند سربازان خودش را مي خورد ٠آنقدر مي خورد كه ديگر سربازي براي بدن بيمارش نمي ماند و بعد مي ميرد٠اين است حكايت رژيم اسلامي ٠ پيكرش از روز اول بيمار بي علاج بود ٠از روز اول شروع كرد به خوردن سربازان خوددر اغاز به جان طرفاران رژیم شاه ومجاهدین و چپیها افتاد و بعد سالها کشتار اکنون به جان بنیانگذاران خود افتاده و همانطور که میبینید هر روز این حلفه را تنگتر و تنگتر میکند تا اینکه دیگر کسی باقی نماند و این حلقه را بر گردن خود نهد و نابود شود٠ همان ها كه اين پيكر را تراشيدند و در مقابل مردم بزرگ ايران گذاشتند اکنون در زندانها بسر میبرند.جمهوری اسلای خود را خورد و خورد تا به اين دسته از سربازان پيكر رسيد٠آنها را هم خواهند خورد٠اين است طبيعت پيكر بيمار رژيم اسلامي٠و تو اي ايراني .تو هيچ وقت از اين پيكر نبودي٠پس خودت را از اين پيكر ندان٠و خودت را براي ديدن مرگ پيكر دشمن تاريخيت آماده كن٠كار زياد است٠خرابي زياد است٠ وقتي مي گويي دو باره مي سازمت وطن, باید به زودی این لاشه را به زباله دان تاریخ انداخت ٠زنده باد ايران و ايراني

پيكر رژيم اسلامي بيمار است


پيكر رژيم اسلامي بيمار است
بيماريش علاج ناپذير است٠ يك چيزي مانند سرطان٠در بيماري سرطان پيكر بيمار شروع به نابود كردن گلبولهاي سپيد خود مي كند سربازان خودش را مي خورد ٠آنقدر مي خورد كه ديگر سربازي براي بدن بيمارش نمي ماند و بعد مي ميرد٠اين است حكايت رژيم اسلامي ٠ پيكرش از روز اول بيمار بي علاج بود ٠از روز اول شروع كرد به خوردن سربازان خوددر اغاز به جان طرفاران رژیم شاه ومجاهدین و چپیها افتاد و بعد سالها کشتار اکنون به جان بنیانگذاران خود افتاده و همانطور که میبینید هر روز این حلفه را تنگتر و تنگتر میکند تا اینکه دیگر کسی باقی نماند و این حلقه را بر گردن خود نهد و نابود شود٠ همان ها كه اين پيكر را تراشيدند و در مقابل مردم بزرگ ايران گذاشتند اکنون در زندانها بسر میبرند.جمهوری اسلای خود را خورد و خورد تا به اين دسته از سربازان پيكر رسيد٠آنها را هم خواهند خورد٠اين است طبيعت پيكر بيمار رژيم اسلامي٠و تو اي ايراني .تو هيچ وقت از اين پيكر نبودي٠پس خودت را از اين پيكر ندان٠و خودت را براي ديدن مرگ پيكر دشمن تاريخيت آماده كن٠كار زياد است٠خرابي زياد است٠ وقتي مي گويي دو باره مي سازمت وطن, باید به زودی این لاشه را به زباله دان تاریخ انداخت ٠زنده باد ايران و ايراني
شهلا.ر