Sunday, April 26, 2009

اقای اوباما ما اماده مزاکره هستیم

اقای اوباما ما اماده مزاکره هستیم
شورای اروپا با صدور بیانیه ای بر یافتن یک راه حل طولانی مدت برای برنامه تحقیقات اتمی ایران تاکید کرده است.
شورای اروپا بازوی سیاستگذاری اتحادیه اروپا است که از وزیران امور خارجه کشورهای عضو این اتحادیه تشکیل شده است.
این بیانیه شورای اروپا که روز دوشنبه هفتم اردیبهشت (27 آوریل) صادر شده از تغییر جهت سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران استقبال می کند و می گوید که اکنون امکان بهتری برای تعامل با ایران فراهم شده است.
شورای اروپا همچنین از خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، می خواهد که از طرف این اتحادیه و "جامعه جهانی" امکان آغاز مجدد مذاکرات اتمی با ایران را فراهم کند.
بیانیه همچنین از ایران می خواهد که "با روحیه احترام متقابل" وارد مذاکره شود تا در نتیجه آن هم "منافع ایران در برنامه توسعه نیروگاههای هسته ای غیر نظامی" آن کشور تامین شود و هم "نگرانیهای جامعه جهانی" برطرف شود.
با این حال برخی از طرفداران ادامه برنامه تحقیقات اتمی ایران می گویند استفاده ازترکیب "جامعه جهانی" به جای "غرب" توسط برخی کشورهای غربی، عمدا گمراه کننده است.
طرفداران ادامه برنامه تحقیقات اتمی ایران می گویند استفاده ازترکیب "جامعه جهانی" به جای "غرب" توسط برخی کشورهای غربی، گمراه کننده است. آنها می گویند اکثریت کشورهای جهان، از جمله کشورهای غیر متعهد، نگرانی سیاسی غرب نسبت به ادامه یافتن برنامه تحقیقات اتمی ایران را ندارند.
این گروه می گویند اکثریت کشورهای جهان، از جمله کشورهای غیر متعهد، نگرانی سیاسی غرب نسبت به ادامه یافتن برنامه تحقیقات اتمی ایران را ندارند.
با این همه، شورای اروپا در بیانیه خود می گوید دستیابی ایران به توان نظامی هسته ای "یک تهدید غیر قابل قبول نسبت به امنیت منطقه ای و بین المللی" محسوب می شود.
بیانیه شورای اروپا همچنین اضافه می کند که تحول روابط کشورهای عضو اتحادیه اروپا با ایران به توافق بر سر این موضوع بستگی خواهد داشت.
ایران همواره بر صلح آمیز بودن برنامه تحقیقات اتمی خود تاکید داشته و می گوید غنی سازی اورانیوم تا حد زیر 4 در صد فعلی، آن هم تحت نظارت مدام آژانس بین المللی انرژی اتمی، صرفا برای تولید سوخت مورد نیاز نیروگاهای هسته ای در راستای تولید برق است.

Saturday, April 25, 2009

اوردن نفت بر سر سفره ها

راستی منظور رهبر از اصراف همین سفره است یا سفره های دیگر
جايتان خالي سر سفره نشستيم با تمام فاميل و از كامپيوتر و لپتاب هم خبري نيست تلفن دستي هم ابدا و طبق عادت روي زمين سفره مياندازيم و سر غذا هميشه بحث سياسي ميكنيم, صحبت از انتخابات بود و من گفتم در سايت ابطحي مطلبي راجب كروبي خواندم و بدون اينكه بگذارند حرفم تمام شود يكي گفت اين اخوندرو ميگي گفتم اره, ولي روشن فكره و دنيا ديدست امل نيست خلاصه محيط خیلی شير تو شير شديكي گفت بابا اين امده كه جونارو گول بزنه و اينا همش فيلمه تازه از كجا ميدوني كه راست ميگه براي خر كردن مردم اين كار را نميكنه. پس چرا بروجردي را زنداني كردند يا منتظري خانه نشين شده كاسه اي زير نيم كاسه است . به قول اذريها مثلي دارند كه ميگه(سن ديين السون شر ياتسين)يعني تو راست ميگي.گفتم پس كجاست اين پول نفتي كه احمدي نژاد قول انرا سر سفره ها داده بود برادرم گفت همین جاست سر سفره گفتم يعني چه گفت ببين اين غذا را در روي چراغ الاعدين پختيم و الاعدين هم با نفت ميسوزد و كار ميكند پس نفت در سر سفره است گفتم پس جريان اب و برق مجاني هم همينه در جواب گفت بعله همينه

Wednesday, April 22, 2009

پرونده سازی برای بیگناهان


بعد از اين ديگر نه قانو ن و نه حكم راه حل ازادي ركسانا صابري است با نگرش عميق به اين مسيله پي ميبريد كه در كشور هيچ قانوني وجود ندارد چند روز پيش دوستي از ايران امده بود و با دلي پر سرگذشت خود را تعريف كرد از اين قرار.چند سال پيش از ايران با من تماس گرفتند كه بيا ايران و سرمايه گزاري كن من هم رشته ام داروسازي است و از دانشگاهي در هيوستون مدرك گرفتم پس از تحقيقات لازم تصميم گرفتم شركتي در تهران باز كنم وقلبا دوست داشتم به مردم خود خدمت كنم قرارها گذاشته شد وبا شخصي به نام معذبي كه در سپاه كاره اي بود مشغول شدم البته ايشان در شروع كار به من اطمينان داد كه نگران چيزي نباشم براي اينكه تمام دوستان اين اقا در اطلاعات هستند و پارتي ايشان كلفت است خلاصه در شركت از نماز دست بر نميداشت و به نظر انسان با تقوايي ميرسيدو من نگران اوضاع و احوال نبودم و بارها با ايشان نماز جمعه ميرفتيم و در صف اول جلوي همه مينشستیم البته همه در انجا دولتی بودندو عده اي با لباس شخصي و عده اي با لباس ارتشی خلاصه مني كه ٢٤ سال خارج بودم و تا انزمان حتي يكدفعه به نماز جمعه نرفته بود برايم تازگي داشت و جالب بود. ضمنا اين دوست ما خيلي به لبنان سوريه و دبي سفر ميكرد و ميگفت ماموريت دارم حالا ماموريت براي چه كاري جاي خود دارد عربي را هم خوب صحبت ميكرد. روزي به من گفت برويم دوستان دور هم جمع هستند منو تو را هم دعوت كرده اند جايي در شمال شهر بود خانه اي بزرگ با در اهني كه باماشين داخل حياط شديم نزديك ١۵ نفري بوديم وارد كه شديم عده اي پيجامه به تن داشتند و لباسهاي نظامي و سرداران در روي صندلي اويزان بود و انها با ديدن من و دوستم بلند شدند بفرماييد بفرماييد .در روي ميز همه چيز بود از ودكا گرفته تا بهترين ويسگيها و ١٠ نفر دختر جوان انجا بودند كه ميرفتند و ميامدند و دو سه تا هم با يك چيزي ترياك ميكشيدند كه بعدا فهميدم كه بهش ميگن وافور خلاصه مني كه ازامريكا رفته بودم ماتم برد اين دوست من ليوان ليوان مشروب ميخورد و به من اسرار كه بخورسو سول بازي در نيار ابرومنو بردي خلاصه ابجويي هم من زدم شريكم حسابي مست كرده بود و به من از بازداشتهايي كه كرده بود تعريف ميكرد كه چگونه در كرج بعد از دستگيري دختران در مقابل سكس انها را ازاد ميكرد و اگر پدرش پولدار بود پول ميگرفتند و حتي در كوچه و خيابان اگر دختر خوشگل ميديدند به انها به قول خودش گير ميداديم و در مواقعي براي گرفتن پول زياد و انتقام گيري پرونده را سياسي ميكرديم خلاصه اينقدر از اين حرفها زد كه دوستانش او را كنار كشيدند و گفتند كمي ترياك بكش مستيت بپره خلاصه چنين شد و اقا كمي ارام گرفت من براي مدتي فكر كردم خواب ميبينم و اين چيزها باور كردني نيست ولي افسوس حقيقت دارد ما تا ٤ صبح انجا بوديم و شريكم به زنش زنگ زد كه ماموريتم و چند روزي نيستم و قطع كرد و به من گفت چند روزي اينجا بمانيم و حال كنيم من گفتم تو باش من ميروم شركت و بعدا مي ايم انروز حال خوبي نداشتم و حرفهاي او مانند خوره مغزم را ميخورد چند ماهي از اين مسيله ميگذشت كه روزي حسابدارمان به من گفت كه پولهاي كلاني از حساب خارج شده و اقاي معذبي اين پولها را برداشته و به حسابي در دبي برده.من هم با عجله با ايشان تماس گرفتم تا ببينم كه حساب را چرا خالي كرده در جواب ٠گفتند كه كارخيري در پيش است و بعد از تحقيقات فهميدم كه اقا در دبي اپارتماني براي خود خريده مقدار زيادي از پول رادر قمار باخته خلاصه بهش گفتم كه چرا اينكار را كردي و در جواب گفت به تو مربوط نيست و اصلا تو چيكاره هستي من هم باملايمت گفتم كه سهم خود را ميخواهم بردارم و من ديگر نيستم خلاصه كار به جايي رسيد كه گفتم شكايت ميكنم و رفتم منزل بعد از چند روز منو در منزل دستگير كردند بدون اينكه بگويند براي چه منو انداختند زندان و ٢٠ روزی در زندان بودم که شریکم به زندان امد با اين ادعا كه اگر ميخواهي بيرون بيايي بايد اين مدارك را امضا كني و شركت را به من منتقل كني من هم گفتم نه وايشان رفتند بعد از ٢ ماه برگشتند و ايندفعه گفتند كه جانت در خطر است اگر امضا نكني پرونده را سياسي ميكنم و بعد از چند روز سرت بالاي دار است دستم به هيچ كجا بند نبود هيچ كس حرف منو گوش نميداد چه برسد به باورکردن.به ياد حرفهايش كه در كرج چه كارهايي كرده بود افتادم و پا پوشهايي كه براي دختران و مردم دوخته بود که جریان را سیاسی میکنم باترس از جان ان اسناد را امضا كردم و شركت را دو دستي به اين جاني تير خلاص زن دادم و پس از ازادي بلا فاصله به امريكا امدم و تا مدتها شبها با بيخوابي ربرو بودم كه واي به حال اين مردم بيگناه ايران.پس از مدتي در يك شركت داروسازي مشغول كار شدم و كم كم زندگيم به روال عادي بر گشت تا اينكه چند روز پیش در اخبار شنيدم ركسانا صابري را دستگير كرده اند و پس از جند هفته جرم جاسوسي به ايشان زدند بلا فاصله به ياد خود افتادم كه چگونه بیگناه در زندان بودم و با یک پرونده سیاسی مرا تحدید میکردندکه پاپوش بدوزند.واين بنده خدا رکسانا هم دقیقا در همان حال است و بدون اینکه بداند چه خبر است در دام یک توطعه گرفتار شده. اين رژيم نه تنها قانون ندارد بلكه هر كسي كه به دنبال انتقام گيري و تصفيه حساب است میتواند از اين قانون جنگل استفاده كندحالا این تصفیه حسابها چه شخصی و چه دولتی صلاحی شیطانی است که این رژیم از ان برای سرکوب کردن دانشجویان بهاییان و سایرازادیخواهان استفاده میکنداميدوارم كه تمام بيگناهان كه در زندان اين دژخيمان هستند ازاد شوند و اين يوق اسارت از گردنشان بيرون ايد به اميد انروز که مردم ایران ازاد شوند و این رژیم ضد مردم و شکنجه گر در دادگاههای بین المللی محاکمه شوند به امید انروزکه باز شکوهو عظمت به ایران بازگردد به امید انروز که در خارج با افتخار بگوییم ما ایرانی هستیم

Monday, April 20, 2009

مردم ازاري


مدتيست كه به سايت اقاي ابطحي سر ميزنم و مطالب ايشان و كامنتهاي بچه ها از ايران را ميخوانم و گاهي باعث تعجب است كه چگونه دل اين بچه ها پر است و سر بسته و با ترس و لرز حرفشان را ميزنند به نظر من اين يكي از سالمترين راهها براي نيروي جوان ماست كه بتواند حرف دلش را ازادانه بزند و نظرات مثبت و منفي رااراعه دهد. كاش اين مسيولان از زير نقاب بيرون ميامدندتا ببينيم كه چه كسي اين كشور را اداره ميكند قلبا به اين امر احساس خوبي ندارم و فكر ميكنم كه دستهاي بيگانه در كار است و تصميمات را به عده اي بدون انكه انها مبدا ان را بدانند ديكته ميكنند اميدوارم كه اين اقايان چشم و گوش را باز كنند و با سخت گيريهاي بچه گانه اين بازي خطر ناك را به نفي خود تمام كنند نه دشمن .

حالا دشمن كيست نه من جوان ايراني كه هر روز به اميد بهتر شدن وضع مردم و كشور از شما انتقاد ميكنم دشمن انست كه زير پرچم خليج ميايستد به جاي خليج فارس.

دوست انست كه بگويد اي دولت يا اي رهبر تو در حق مردم مستضعف اشتباه ميكني و انها كه در جنگ اعضاي بدن خود را به ميهن بخشيدند حق دارند اعتراض كنند كه بابا وضعمان خوب نيست به ما برسيد.

عباسي كجايي كه ميگويي اين دستها حزب الله را ساخته ميشود استين را بالا بزني و كمي هم كشور خودمان را بسازي خلاصه مطلب اينجاست كه اين تصميمات را چه كسي در ايران ميگيرد كه به فكر همه در دنيا هست بجز منافع مردم ايران مخصو صا جوانان.

دراين بازي خطر ناك اگر مردم پشتتان نباشندسقف بر سرتان خراب ميشود پس مردم ازاري بس است عبرت بگيريد ازاين تاريخ باشكوه ايران و به اغوش مردم برگرديد تا خارجي همين
كامنتهاي بچه ها در سايت ابطحي

سحر: سلام اقای ابطحی فکر کنم همون اصل لاپوشانی کار غلط اگرچه درست نیست ، اما حداقل نشاندهنده اینه که طرف یه کم خجالت زده است و شرم میکنه.. هر کسی وقاحت نداره که راست راست تو چشم مردم زل بزنه و کار اشتباه خودش رو ادامه بده.. شرمنده
(۳۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۲۲:۴۵)
امين: حالا که نظرات سياسی رو منتشر نمی کني می خوای در مورد گل و بلبل نظر بديم؟ دست بردار سيد.
(۳۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۲۲:۰۴)
خود خودم: چی می شد که کلا برای يکی دو روز وبسايت نداشتی اونوقت مطلب ما رو می نوشتی...چه صفايی می کردم من!اما حيف که دعام نگرفت.می رم رو به خورشيد اين دفعه دعا می کنم شايد گرفت!
(۳۰ فروردين ۱۳۸۸ - ۲۲:۰۳)
محمد: کاش در این مملکت اینقدر جا داشتیم که حرفامون را بزنیممجبور نشیم تو یک وبلاگ ساده درد دلمان را بگوییم کاشششششششششششششش
حبيب: سلام هک شدن افتخاری است که هرکس نصيبش نمی‌شود
سیما: سلام جناب ابطحی سیاسی که نمی نویسی دوست داشتنی تر میشی! ول کن این سیاست لا مذهب رو.آخوند و سیاست؟!! به هم نمی یاد
آزادی: هنگام خوش پروردگارا چگونه میشود یک رفیق مایه دار و با معرفت پیدا کرد ؟ امیدوارم پاسخ نگویی که باید آخوند باشی.
سياوش:
اقاي ابطحي جريان اصلاح الگوي مصرف ديگه چيه مردم سه چهار جا كار ميكنند تا ناني سر سفره براي فرزندانشان بگذارندو اجاره خانه دير نشود مثل اينكه شكم اين اغايان خيلي سير است و فكر ميكند كه همه مانند انها اصراف ميكنند خنده دار است كه در فكرشان چه ميگذرد نظر شما چيست
(۲۹ فروردين ۱۳۸۸ - ۳:۵۰)
پاسخ: رهبری البته توضیح دادند که منظورشان این حرف ها نبوده است
زهره: سلام آقای ابطحی گل گلابآقای ابطحی ما هم دلمون می خواد مديريت اجرايی ايرانمون تغيير کنه ولی ...! کاش می شد سرنوشت از سر نوشت
ع: اصلاحات رابار ديگر اصلاح کنيد
محمود مختاری: برای آقای داوودآبادی و ده نمکی:ما نمیگیم در مورد محتوای اخراجیها یا فروش بالای فیلم توضیح بدید. به ما هیچ مربوط نیست. هم جنگ و ارزشهاش ملک شخصی شماست، هم سینمای جنگ، هم رسانه ها. ما اصلاً لال می شیم. فقط بدونید اون چیزی که این صدای ما رو درآورده دیدن تناقضهای شماست.ما نمیگیم درباره امروزتون حرف بزنید. ما میگیم دیروزتون (خرداد 76 و تیر 78) رو یه طوری پاک کنید. اگر استقبال از اخراجیها نشونه ی صداقت(!) و حقانیت فیلمه، چرا استقبال 20 میلیون آدم از خاتمی رو ندید گرفتید و سنگ پرونی کردید؟
كامنتهاي بچه ها در سايت پيك ايران

نوشته شده در تاريخ سی و يکم فروردين ۱۳۸۸ برابر با بيستم آوريل ۲۰۰۹ ساعت 12:51:09 توسط
sa
اميدوارم به نفع ملت ايران تمام بشود و ابرقدرتهاي دنيا اين رژيم آشوب برپا كر را تغير دهند. آخر بگو مرديكه ٢٢ كشور عرب وجود دارند چرا يكى صداش در نمى ايد. عربها اگر هم امكان داشته باشند تمام ايران را تصرف ميكنند. يااينكه بگو ادمك شما اگر نژاد پرست نيستيد پس چرا بهايها. مسيحيها يا هيچ قوم و اقليتهاى مذهبى در ايران حق نفس كشيدن ندارند
نوشته شده در تاريخ سی و يکم فروردين ۱۳۸۸ برابر با بيستم آوريل ۲۰۰۹ ساعت 12:38:26 توسط پدرام

نمیشود از احمدی نژاد انتقاد کرد. پشت سر او یک ملت هست که سکوت کرده و هر احمقی او را در گفتار با سکوتش و بی تفاوتیش تایید میکند.احمدی نژاد نماد و ترشح افکار اکثر ایرانی ها هست. حتما الان اعتراض میکنید و میگویید این چنین نیست. ببینید اصلا یک فرد ایرانی در ایران بهش برخورد که بیاید و اعتراضی کند.که احمدی نژاد این سخنان را به نام ایرانی نگویید....! ایا حرکتی عظیم از اعتراض و موج خروشان غیرت مردان ایرانی را به چشم دیدید که چطور ایروی کشورشان دارد میرود و با امدنشان در خیابانها اعتراض یه این نظام کردند....نه نمیبینید چون حقیقت تلخ این است این مردم مسخ این نظام هست. باور نمیکنید پس سی سال دیگپر نوه احمدی نژاد را هم به عنوان رهبر میبینیم
نوشته شده در تاريخ سی و يکم فروردين ۱۳۸۸ برابر با بيستم آوريل ۲۰۰۹ ساعت 12:32:32 توسط ضد آخوند

دم آنانی که آبروی رژيم آخوندی و احمقی نژاد را بردند گرم ,گرم ,گرم.تلويزيون آخوندی ايران با تلاش بی خود خواست اينرا برعکس جلوه دهد.اين پرتاب مرد دلقکی هزار بار بهتر از پرتاب کفش به بوش بود.اين در ايران مثل بمب پيچيده. هم اکنون همه ملت با پيامک سر افکندگي اين ميمون را با اين مضمون" سال ميمون تمام شد" به هم تبريک می گويند.درضمن ترک نمايندگان بسياری در کنفرانس نشانه همدردی با ملت ايران و بی احترامی کامل به اين ميمون دلقک نما بود.
نوشته شده در تاريخ سی و يکم فروردين ۱۳۸۸ برابر با بيستم آوريل ۲۰۰۹ ساعت 12:28:44 توسط علی

گوجه فرنگی گندیده و خروج اعضاء کشورهای اروپایی مشت محکمی بود به رهبر حکومت اسلامی اخوندی سید علی خامنه ای .ما که در داخل ایران از فیلم گوجه فرنگی خوردن احمدی نزاد دلمان خنک شد خداوند سزای این بی خردان را کف دستشان گذاشت و خواهد گذاشت به امید روزی که با اردنگی از ایران بیرونشان کنیم
نوشته شده در تاريخ سی و يکم فروردين ۱۳۸۸ برابر با بيستم آوريل ۲۰۰۹ ساعت 12:25:21 توسط بابک جان
! .

Saturday, April 11, 2009

اول زندان بعدا جرم




پس از گذشت سالها دوري از كشورچنديست تصمپم بر اين دارم كه از حقوق پايمال شده انها دفاع كنم و صداي مضلومان داخل را به گوش جهانيان برسانم ٠
چنديست خبرنگار امريكايي ايراني رکسانا صابری در زندانهاي مخوف جمهوري اسلامي بسر ميبرد و مثل هميشه مردم مات و مبهوت كه چرا اين رژيم چنين رفتاري دارد در هيچ گجاي دنيا در قرن ٢١ چنپن رفتاري انهم با خبرنگار نميكنند, جوانان بيگناه هر روز طناب دار به گردنشان مياويزند وبا تهمت جاسوسي و براندازي انها را بالاي دار مپبرند جالب اينجاست كه انها را اول دستگير ميكنند و بعدجرم را اعلام ميكنند يعني اگراز فكر و انديشه شما خوششان نيايد اول شما را دستگير ميكنند و بعد از شكنجه وتجاوز مجبورتان ميكنند كه هر چه انها ميخواهند بگوييد و به مرگ راضي شويد اينست چهره يك رژيم فاشيستي كه به جان مردم ما افتاده با شمشير تيز مشغول قتل عام است

هميشه انسان بعد از ارتكاب جرم دستگير ميشود و به زندان ميرود ولي در ايران اول دستگير و زنداني ميشويد و بعد اعلام جرم رکسانا صابری را هم اول دستگير كردند و بعد از هفته ها شكنه جرم او را اعلام كردند جرمي كه انها برايش ديكته كردند تا بگويد و خدا ميداند كه چگونه اين جوان را مجبور به گفتن اين جرم كه جاسوسي بوده كردند ايا انها ميخواهند اين افراد را با اتهايي كه امريكا درعراق به جرم جاسو سي و بمب گزاري دستگير كرده مبادله كنند و يا نسق گيري از خبرنگاران ميكنند هر چه كه باشد اين عمل فاشيستي نه تنها محكوم است بلكه بايد عاملان ان تحت تاقيب بين المللي قرار بگيرند.
يك نصيحت به پدر و مادراني كه بچه هايشان اينجا يعني امريكا بدنيا امده اند و انها شناسنامه و پاسپورت ايراني براي انها گرفته اند اگر انها بدام اين رژيم خونوار بيفتند به عنوان يك شهروند ايراني با انها رفتار خواهد شد نه امريكايي شرم بر پدر ركسانا كه بچه خود را چنين فداي خودخواهي خويش كرد.
به عنوان يك خبرنگار برون مرز اميدوارم كه ركسانا هر چه رودتر از بند اين جلادان بيرون ايد به اميد انروز

Friday, April 3, 2009

Enough Already!





No one can say how many more months we’ll have to wake up to headlines like this one
More than ever, Americans are waking up to the realization that they can no longer count on the government or the companies they work for and the actors who becoming good friends with our enemies .After receiving info from inside Iran as a reporter found out that Mr Sean pan was guest for Iranian governments for several day and the bodyguard in hotel which is called pasdar or savama (Iranian secret service) indicated that he was using drug in his room which is opium and he said the smell was so strong we had to keep him away from getting to close to the officials
good job Mr pan