Friday, July 17, 2009

چگونه رود اترک مرز ایران با روس شد



چگونه رود اترک مرز ایران با روس شد:از مزایای بله قربان گویی

شبی از رمضان سنه 1281 ناصرالدین شاه در مجع اکابر خلوتیان فرمود که البته میدانید دولت روس از دیرگاهی قصد تصرفات به سواحل شرقی دریای خزر کرده در ایام محمدشاه و وزارت حاج میرزا آقاسی برای کشتی های خودعاشوراده راکه جزیره کوچکی در ساحل مازندران و استرآباد است خواهش کرد و برد، وچندیست قلعه چکشلر را در اراضی ترکمان نشین بنا نموده،با یک دسته قشون تشکیل حکومتی در ان نقطه نموده است.این روش روس در تصرفات بلامعارض در آن نواحی است چگونه می توانیم مطمئن باشیم که به حقوق و حدود ایران از دولت مشارالیها تجاوزات کیف ماشاء نشود؟همه گفتند مساله خیلی مهم و محل ملاحظه است.نه کسی به این نکته ملتفت بوده است و نه چاره این کار در افکار ناقصه ماها می گنجد.شاه برای برای تفهیم مطلب و تعظیم و اهمیت کار به تحقیقات جغرافیایی و تایخی شروع فرمود برای قومی بی اطلاع و بی خبر که نه تاریخ ولادت خود را می دانستند ، نه نقشه ی خانه خودشان را می شناختند ،مبلغی بیانات علمیه و بلتبکه* کرد و لاجرم به صورت تحیر ودرماندگی کمی سکوت کرد و با یک قهقهه ی شاهانه گفت چه میگویید در شخصی که به تدبیر صائب و اندیشه دوربین بی زحمت جنگ وجدال تلف نفوس و صرف فلوس این مشکل را حل و مهم را فیصله کرده باشد؟متملقین حضور که این فن را به کمال و نبض شاه را در دست داشتند به سجده افتادند که البته فکر و تدبیر قبله ی عالم کار را به وفق مراد ساخنه است و اگر هنوز اقدامی نفرموده باشند ،جز عقل و عزم شاهنشاهی کی میتواند اینگونه مشکلات را اسان و چنین درد را درمان کند؟شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غایله بود و نه خطرات آتیه را می دید،بی آنکه وزیر امور خارجه را اطلاع دهم دستخطی توسط یحیی خان به سفارت روس فرستادم و این قراردادی است که وزیر مختار با اجازه دولت خود امضاء کرده است،رود اترک را حد بین دولتین معین کرده ایم.متملقین در عالم بی خبر ،متفقن موفیت شاه را را به این قرارداد تهنیت گفتند ،یحیی خان هم به این خدمت بزرگ تحسین و آفرین خواندند. این دوم بازی پلتیکی شاهانه بود که بی منت راه روس را به ماوراء خزر باز و رسمن ملک و رعیت آن قسمت ایران را به تصرفات روس نامزد کرد.یا اینکه در تعیین حدود بلوچستان و همچنین تحدید واحی سیستان به استبداد شاهانه حکمیت دولت انگلیس را قبول و مبلغی از حقوق ایران بر حسب نقشه ژنرال گداسمیت مامور دولت مشارالیها از دست رفته بود.متملقین ،شاه را مطمئن کرده بودند که رشته ی فکر و تدبیر همایونی به الهامات غیبیه پیوسته است و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان افروز و عقل جهان نما باشد.از خاطرات سیاسی امین الدوله*من متوجه معنی ” بلتبکه” نشدم،عینن از کتاب آوردم،شاید غلط چاپی باشد

No comments: