Wednesday, August 26, 2009

به یاد ابطحی و دیگر زندانیان دربند


مبارز عزیز ابطحی به یاد گذشه هاکه کامنتها را چاپ میکردی افتادم همیشه منصف بودی و سعی میکردی با همه با عدالت رفتار کنی و این اقای نقطه با اینکه اینقدر هوایش را داشتی تا فحش و توهین نشه اینجوری با شما بر خورد کرد. با نامردی کامل شما را در زندان کرد برای هیچ شما رانگه داشته اند ان تبو شکسته شد و خونهای زیادی ریخته شد ولی ارزش دارد.مردن بهتر از زندگی زیر خفت است.دوست عزیز شاید هیچ کس بهتر از من که مانند خود شما زندانی بوده درک مطلب برایش اسان نباشد.تا زندانی نباشی درک زندانی بسیار سخت و دشواراست به قول پدرم وقت ملاقات ازمن در زندان گفت مردی که زندان رفته باشد فولاد است و تازه مرد شده است(البته زندانی سیاسی نه دیگر)چند روز اول خیلی سخت است چون شوکه هستی و در این فکرکه شاید یک اخطار است و چند ساعت دیگر ازاد میشوی ولی با گذشت دو سه روز کم کم به عمق مسیله پی میبری بعد از بازجویی به وسیله کسی که حتی دیپلم را زورکی گرفته و کلمات را پی در پی با کتک چک و فحش به زن و بچه و تحدید انان میگوید. تازه اگر ادم سرشناسی باشی با شما اینگونه رفتار میکنند در غیر این صورت سر از قبرستان و تیمارستان درمیاوری.خلاصه این تنهایی خیلی سخت است وقتی به یاد فرزندوهمسرخود میافتی که از تو دور هستند در کنج زندان ناخواسته اشکهایت سرازیر میشود که چه بیدادگاهی است .بعضی مواقع احساسات و فشار انسانرا مانند یک ماشین میکند صبح زود صبحانه قبل از ظهر ناهار و عصر شام و مابین این مدت دنبال بهانه که حتی برای مدت کوتاه از سلول بیرون بزنی بازپرسها خدا و زندانبانان پیغمبر هستند.خلاصه من درک میکنم که ابطحی گرامی شما و هم بندانتان چه میکشید و اینکه فرصتی داشتی مطلبی از درون زندان بنویسی خیلی خوشحال شدم امیدوارم که بگذارند ادامه دهی .دیدی این نقطه اخر کار خودش را کرد با اینکه اینقدر احترام گذاشتی تا به او فحش ندهند ولی او به شما وفادار نبود و با تهمت و دروغ شما را خواست خار کند که نتوانست. شما حتی کامنتهای توهین امیز را چاپ نمیکردی و میگفتی بی احترامی نکید با این حال ببنید با شما و دیگران چه کردند.به امید ازادی تمام زندانیان در بند.زنده باد ازادی و جنبش سبز.نرود میخ اهنین بر سنگ.

No comments: