Monday, September 7, 2009

تنها راه پیروزی زدن این رژیم است


اگر این دولت کودتا و رهبر دیکتاتور به خواسته های مردم رسیدگی نکند تنها واخرین راه جنگ متقابل خواهد بود.دیروز در دیسکاوری کانال فیلمی راجب به انقلابهای دنیا نشان میداد که مردم چگونه ارام در خیابانها برای خواسته های خودشان راهپیمایی کردند و با شعار به سران و رهبران کشور گفتند که ما شما رانمیخواهیم و شعار دهندهگان فقط پلاکارد دستشان بود و دردسته های بزرگ در خابانها بودند ولی به خشونت کشیده شد انهم از طریق نیروهای انتظامی و نتیجه کشته شدن عده ای زایاد و زخمی و زندانهای پر.درهمین امریکای امروز برای رسیدن به استقلال و ازادی خونهای زیادی ریخته شده است و در جنگهای داخلی شرکت داشته اند تا به اینجا که امروز هستند رسیده اند و امروز با تعجب به اوضاع ایران نظاره دارند و شماری از این روشن فکرهای شکم گنده ترسومیگویند با جنگ و خونریزی مخالفند در صورتی که پدران انها برای رسیدن به ازادی جنگیده اند .سوال من اینجاست که شما بی شعورهای مثلا روشنفکر تا به حال توجه به طرف مقابل کرده اید که با گلوله بر سینه ما میزنند توجه کرده ایدکه به مرد و زن تجاوز میکنند توجه کرده اید که لخت در یک اطاق دست و پا بسته ما را روی هم میانازند توجه کرده اید که زن و بچه هایمان را در مقابل چشمانمان شکنجه میکنند توجه کرده اید که ٣٠ سال است ما در زندان بزرگ ایران هستیم شما روشنفکرهای پنبه ای ایرانی مگویید مبارزه مصالمت امیز. اخه بی شعورهامگر میشود با کسانی که چنین جنایاتی میکنند صحبت کرد و در کنار یک میز نشست کسی که به زن و دختر تو روشنفکر تجاوزمیکند چه میخواهی بگویی کسی که درسوریه و فسسطین دوره شکنجه و گردن زدن و تجاوز را دیده میخواهی صحبت منطقی کنی لابد میخواهی بگویی لطفا ارام تجاوز کنید و یا با لگد به دهنش نزنید به شکم بزنید و یا با بیانیه های چند صفحه ای اول برای ماندن این رژیم کودتا سنگ به سینه بزنید و بعدبگویید ما مایل به سرنگونی جمهوری اسلامی نیستیم فقط اصلاحات میخواهیم به قول صمد اقا بیلخ خر خودتون هستین و با این سفسته ها و شعارها مارا به جایی نخواهید برد اقای موسوی تنها راه نجات مردم از دست این سیستم و حکومت خون و جنون مبارزه مسلحانه است درست مانند خودشان باید بوداگر میزنند باید بزنیم .تمام انقلابهای دنیاهم در اخر به این نتیجه رسیده اندو پیروز ازمهلکه بیرون امده اند ,اقای موسوی که تا دلت میگیرد بیانیه میدهی مگر میشود دست خالی در مقابل این جلادان وطن فروش خاین ایستاد دیدید که چه شد انها با این سیستم خر تو خر خود به سوی مردم تیراندازی کردند و گورهای دسته جمعی درست کردند پس اگربسیج با اسلحه به خیبانها بیاید ما هم باید با اسلحه بیاییم اگر با چوب و چاقو امدند ما هم باید با چوب و چاقو باییم پس شعار الکی ندهید دشمن را با دستخالی نمیشود زد برای پیروزی همانطور که او رفتار میکند ما هم باید انگونه رفتار کنیم تا مزه اش را بچشند.در غیر اینصورت ول معطل هستید و اگر هم میترسید و اعتقاد دارید باید تو سری خورد و چیزی نگفت جایتان را بدهید به انهایی که نترس و با عرضه و بزن هستند .تا کی بخوریم و چیزی نگوییم تنها راه پیروزی زدن این رژیم است درست مانند تمام انقلابیون دنیا که در نهایت به این نتیجه رسیدند و پیروز شدند

3 comments:

dariush said...

با درود
به به خیلی دید باحالی دارید همین مانده که با اسلحه بیاییم در خیابان اقای مبارز شما هنوز اسلحه را با ص مینویسی ببخشید ها انوقت میخواهی اسلحه مردم دست بگبرند البته شما رهبری کنید .شما ان کشورهایی را که دیدی سیستم و طرز تفکر خودشان را دارند نه ایران و بسیاری از کشورهای اسیایی امریکای لاتین ایران نیست همین اشتباه را فدایی ها و محاهدین کردند اخر هم دیدیم تا توده ها نخواستند خبری نشد اسلحه بدون اگاهی از فاحعه هم بدتره مگر ندیدیم همین قیام را و اسلحه در دست هر بی شرمی مردم بی اسلحه میروند اینگونه رفتار میشوذ حالا 10 یا 1000 نفر هم اسلحه دار بشوند انوقت دیگه انظزه حمله دارند به همه کس . شما کمی کتابهای احمد زاده را بخوان با یک لیوان شراب خوب و بی احترامی به مردم بی شعور ایران کن دمت گرم

Anonymous said...

آقای داریوش
من با نظر و نحوه جمله بندی این مقاله موافق نیستم
اما برای شما چرا این موضوع بهانه ای برای برخوردهای ضد کمونیستی شده است. این موضوع چه ربطی به مسعود احمدزاده و اثر او دارد. شما از کسی و کسانی صحبت میکنید که در دوره خود ، شجاع ترین و آگاه ترین روشنفکران انقلابی این جامعه بودند.

sian said...

دوست عزیز داریوش با سپاس از اینکه منو تصحیح کردید . به نظر شما احترام میگذارم ولی خودمونیم این نوشته خودت را یکدفعه از روش خواندی رفیق نیمه راه ممکنه معنی( انظزه )را بگویید چیست و یا(محاهدین)( فاحعه) اینه چون عیب تو بنمود راست خود شکن اینه شکستن خطاست.امید انست که با خواندن چند کتاب خود را دانشمند ندانید